خطبه ای است از آن حضرت (علیه السلام): پس از واقعه لیله الهریر مردی از یاران آن حضرت برخاست و گفت: یا امیرالمومنین (علیه السلام) ما را نخست از پذیرش حکمیت نهی فرمودی، سپس ما را به آن دستور دادی. ما نفهمیدیم که کدام دستور شما درست تر است. امیرالمومنین (علیه السلام) یکی از دو دست مبارک را بر دیگری زد و سپس فرمود: این است مجازات کسی که رای محکم را رها کند. آگاه باشید، سوگند به خدا، اگر در آن هنگام که شما را تلکیف به کاری کردم، شما را به پذیرش و عمل به آنچه که ناگوار بود و خدا در آن امر ناگوار خیر قرار داده بود، وادار می کردم، اگر در راهی که من ارائه کردم استقامت می ورزیدید، شما را ارشاد می نمودم و اگر از آن راه منحرف می شدید، شما را به راه راست برمی گرداندم و پابرجا می نمودم، و اگر امتناع می کردید، وضع شما را تدارک می کردم، این کاری بود محکم. ولی این اقدامات به وسیله چه کسی؟ و برای چه کسی؟ می خواهم بیماری های جامعه را به وسیله شما مداوا کنم، در حالی که درد من شمایید. (کار من و شما) مانند کسی است که می خواهد خاری را که در عضوی فرور رفته به وسیله خاری (از پایش) درآورد، در حالی که می داند که میل خار به خار است. خداوندا، طبیبان این درد سخت به ملال افتادند و کشندگان آب با طنابها از چاه ها خسته و درمانده گشتند. کجا رفتند آن قومی که دعوت به اسلام شدند. آن را پذیرفتند، قرآن را خواندند و با کمال قدرت و استقامت عمل کردند. به جهاد با دشمنان تحریک شدند، همانند اشتیاق شتران شیرده به فرزندانشان، به هیجان درآمدند، شمشیرها از نیام ها کشیدند (و در اشاعه اسلام) دسته دسته و صف به صف روی به اطراف زمین نمودند. بعضی از آنان رفتند و برخی دیگر زنده ماندند. آن در خاک رفتگان یا (آن انسان های رشد یافته) نه از زندگان بشارتی درمی یابند و نه درباره مردگان تسلیتی داده می شوند. آنان مردمانی بودند که از گریه از خوف خدا اثری در چشمانشان بود و از زیادی روزه لاغری در شکم هایشان، و از اشتغال دایمی به دعا دارای لبانی خشک بودند و از شب بیداری ها صورتی با رنگ زرد داشتند و بر چهره های آنان غباری چون خشوع کنندگان بود. آنان بودند برادران من که رخت از این کهنه رباط بربستند و رفتند. پس شایسته است که تشنه دیدار آنان باشیم. و از حسرت دمسازی آنان و تاسف بر جدایی آنان دستها با دندان بگزیم. قطعی است که شیطان راه های خود را برای شما هموار می سازد و می خواهد عقاید دنیی پذیرفته شده شما را یکی پس از دیگری باز کند، و پراکندگی را برای شما جانشین جمعیت و الفت بسازد. و از پراکندگی آشوب و فتنه حاصل بدارد. پس ای مردم از وسوسه ها و تبهکاری های شیطان رویگردان شوید، و بپذیرید نصیحت را از کسانی که نصیحت را به شما تقدیم می دارند و آن پندها را برای خود با تعقل و اندیشه دریابید.