نامه ای است از آن حضرت (علیه السلام):
به (اسود بن قطبه) فرمانده لشکر حلوان
اما بعد از حمد و ثنای خداوندی، هنگامی که هوای والی مختلف شود، این هوی او را از عدالت ورزیدن به طور فراوان مانع گردد. پس امور مردم در نزد تو مساوی باشد، زیرا حقیقت اینست که ظلم به هیچ وجه نمی تواند به عنوان عوض جایی از عدالت را بگیرد. بپرهیز از آنچه که امثال آن را از دیگران انکار می کنی و نفس خود را در انجام آنچه خداوند بر تو واجب کرده است، بذل کن (از خواسته های نفست بگذر) در حالی که به پاداش الهی امیدواری و از عذاب او می ترسی. و بدان دنیا جایگاه عمل در آزمایش ها است. هرگز کسی که در این دنیا زندگی می کند، ساعتی در فراغت بسر نمی برد، مگر این که همان فراغتش روز قیامت برای او حسرتی خواهد بود و به یقین هرگز چیزی تو را برای همیشه از حق بی نیاز نخواهد کرد. و از حقوق اساسی برای تو نگهداری نفس است از خطاها و این که با کوشش و تلاش خود همواره به نظم امور رعیت بپردازی، زیرا نتایج باعظمتی که در این راه نصیب تو خواهد گشت، بهتر است از آن رنج و مشقتی که در این مسیر متحمل خواهی گشت.