احکام شرعی - احکام زکات/ - زکات گندم و جو و خرما و کشمش - تطابق با فتوای آیت الله العظمی سیستانی

1864 - زکات گندم و جو و خرما و کشمش وقتی واجب می شود که به مقدار نصاب برسند و نصاب آنها ( سيصد صاع است كه به گفته عده اي تقريبا (847) كيلوگرم مي شود.) 288 من تبریز و 45 مثقال کم است که 207/847 کیلوگرم می شود.

1865 - ( اگر پيش از دادن زكات از انگور و خرما و جو و گندمي كه زكات آنهاواجب شده ، خود و عيالاتش بخورند يا مثلا به فقير به غير عنوان زكات بدهد، بايدزكات مقداري را كه مصرف كرده بدهد.) اگر پیش از دادن زکات از انگور بعد از کشمش شدن و خرما بعد ازتمر شدن و جو و گندم بعد از صدق اسم - که زکات آنها واجب شده - خود و عیالاتش بخورند یا مثلا به فقیر بدهد، باید زکات مقداری را که مصرف کرده بدهد.

1866 - اگر بعد از آن که زکات گندم و جو و خرما و انگور واجب شد مالک آن بمیرد، باید مقدار زکات را از مال او بدهند ولی اگر پیش از واجب شدن زکات بمیرد، هر یک از ورثه که سهم او به اندازه نصاب است باید زکات سهم خود رابدهد.

1867 - کسی که از طرف حاکم شرع مأمور جمع آوری زکات است موقع خرمن که گندم و جو را از کاه جدا می کنند و بعد از خشک شدن خرما و انگور می تواند زکات رامطالبه کند و اگر مالک ندهد و چیزی که زکات آن واجب شده از بین برود بایدعوض آن را بدهد.

1868 - اگر بعد از مالک شدن درخت خرما و انگور یا زراعت گندم و جو زکات آنها واجب شود، باید زکات آن را بدهد.

1869 - اگر بعد از آن که زکات گندم و جو و خرما و انگور واجب شد زراعت ودرخت را بفروشد، باید زکات آنها را بدهد. ( و چنانچه داد، بر خريدار چيزي نيست .)

1870 - اگر انسان گندم یا جو یا خرما یا انگور را بخرد و بداند که فروشنده زکات آن را داده یا شک کند که داده یا نه ، چیزی بر او واجب نیست و اگر بداندکه زکات آن را نداده ( بايد خود زكات آن را بدهد، ولي چنانچه فروشنده او را گول زده باشد،مي تواند پس از دادن زكات به او مراجعه نمايد و مقدار زكات را از او مطالبه نمايد.) چنانچه حاکم شرع معامله مقداری را که باید از بابت زکات داده شود اجازه ندهد معامله آن مقدار باطل است و حاکم شرع می تواندمقدار زکات را از خریدار بگیرد و اگر معامله مقدار زکات را اجازه دهد معامله صحیح است و خریدار باید قیمت آن مقدار را به حاکم شرع بدهد و در صورتی که قیمت آن مقدار را به فروشنده داده باشد می تواند از او پس بگیرد.

1871 - اگر وزن گندم و جو و خرما و کشمش موقعی که تر است ( به حد نصاب برسد...) به 288 من و 45مثقال کم برسد و بعد از خشک شدن کمتر از این مقدار شود، زکات آن واجب نیست .

1872 - اگر گندم و جو و خرما را پیش از خشک شدن مصرف کند ( چنانچه خشك آنها به اندازه نصاب باشد، بايد زكات آنها را بدهد.) اگر چه خشک آنها به اندازه نصاب باشد زکات آنها واجب نیست ولی اگر احتیاطازکات آنها را بدهد خیلی پسندیده است .

1873 - ( عبارت آيةالله سيستاني ، مانند آيةالله خويي است ، با اين فرق كه ايشان زكات را در "قسم دوم " بنابر احتياط مستحب مي داند.) خرمایی که تازه آن را می خورند و اگر بماند خیلی کم می شود چنانچه مقداری باشد که خشک آن به 288 من و 45 مثقال کم برسد، زکات آن واجب است .

1874 - گندم و جو و خرما و کشمشی که زکات آنها را داده ، اگر چند سال هم نزد اوبماند، زکات ندارد.

1875 - اگر گندم و جو و خرما و انگور هم از آب باران مشروب شود، و هم ازآب دلو و مانند آن استفاده کند، چنانچه طوری باشد که ( عرفا بگويند آبياري با دلو و مانند آن شده ، زكات آن بيست يك است و اگر بگويند آبياري با آب نهر و باران شده ، زكات آن ده يك است و اگر طوري است كه عرفا مي گويند به هر دو آبياري شده ، زكات آن سه چهلم است .) بگویند با دلو آبیاری شده نه باران ، زکات آن بیست یک است ، واگر بگویند یا آب باران آبیاری شده ،زکات آن ده یک است .

1876 - اگر گندم و جو و خرما و انگور هم از آب باران مشروب شود و هم ازآب دلو و مانند آن استفاده کند، ( چنانچه در صدق عرفي شك كند و نداند كه آبياري طوري است كه در عرف مي گويند با هر دو آبياري شده ، يا اين كه مي گويند آبياري آن مثلا با باران است ،اگر سه چهلم بدهد، كافي است .) چنانچه طوری باشد که بگویند آبیاری با دلو ومانند آن غلبه داشته زکات آن بیست یک است ، و اگر بگویند آبیاری با آب نهر وباران غلبه داشته زکات آن ده یک است بلکه اگر نگویند آب باران و نهر غلبه داشته ولی آبیاری با آب باران و نهر بیشتر از آب دلو و مانند آن باشد بنابراحتیاط زکات آن ده یک می باشد.

1877 - ( اگر شك كند و نداند كه عرف مي گويند با هر دو آبياري شده يا اين كه مي گويند با دلو و نحو آن آبياري شده است ، در اين صورت دادن يك بيستم كافي است ، و همچنين است اگر احتمال آن برود كه در عرف بگويند با آب باران آبياري شده است .) اگر شک کند که آبیاری با آب باران شده یا آبیاری به دلو،بیست یک بر او واجب می شود.

1878 - اگر گندم و جو و خرما و انگور با آب باران و نهر مشروب شود و به آب دلو و مانند آن محتاج نباشد، ولی با آب دلو هم آبیاری شود و آب دلو به زیادشدن محصول کمک نکند، زکات آن ده یک است و اگر با دلو و مانند آن آبیاری شودو به آب نهر و باران محتاج نباشد، ولی با آب نهر و باران هم مشروب شود و آنهابه زیاد شدن محصول کمک نکنند زکات آن بیست یک است .

1879 - اگر زراعتی را با دلو و مانند آن آبیاری کنند، و در زمینی که پهلوی آن است زراعتی کنند که از رطوبت آن زمین استفاده نماید و محتاج به آبیاری نشودزکات زراعتی که با دلو آبیاری شده بیست یک و زکات زراعتی که پهلوی آن است ( بنابر احتياط يك دهم مي باشد.) ده یک می باشد.

1880 - مخارجی را که برای گندم و جو و خرما و انگور کرده است ( نمي تواند از حاصل كسر نموده و ملاحظه نصاب نمايد پس چنانچه يكي ازآنها پيش از ملاحظه مخارج به مقدار نصاب برسد، بايد زكات آن را بدهد.) حتی مقداری از قیمت اسباب و لباس را که به واسطه زراعت کم شده می تواند از حاصل کسر کند، و چنانچه پیش از کم کردن اینها به 288 من و 45 مثقال کم برسد، باید زکات باقی مانده آن را بدهد.

1881 - ( تخمي را كه به مصرف زراعت رسانده ، چه از خودش باشد يا خريده باشدنمي تواند از حاصل كسر كند و سپس ملاحظه نصاب بنمايد، بلكه نصاب را نسبت به مجموع حاصل بايد ملاحظه نمود.) قیمت وقتی که تخم را برای زراعت پاشیده می تواند، جزو مخارج حساب نماید.

1882 - ( آيةالله سيستاني به جاي مسأله فوق ، متعرض مسأله ذيل شده اند: "َنچه كه دولت از عين مال مي گيرد زكات آن واجب نيست ، مثلا اگر حاصل زراعت 2000كيلوگرم باشد، و دولت 100 كيلوگرم را به عنوان ماليات بگيرد، فقط زكات در1900 كيلو واجب مي شود".) اگر زمین و اسباب زراعت یا یکی از این دو، ملک خود او باشد،نباید کرایه آنها را جزء مخارج حساب کند و نیز برای کارهایی که خودش کرده یادیگری بی اجرت انجام داده چیزی از حاصل کسر نمی شود.

1883 - ( آيةالله سيستاني به جاي مسأله فوق ، متعرض مسأله ذيل شده اند: "مصارفي كه انسان پيش از تعلق زكات نموده ، بنابر احتياط واجب نمي تواند، از حاصل كسرنموده و فقط زكات بقيه را بدهد.") اگر درخت انگور یا خرما را بخرد قیمت آن جزء مخارج نیست ، ولی اگرخرما یا انگور را پیش از چیدن بخرد، پولی را که برای آن داده جزء مخارج حساب می شود.

1884 - ( آيةالله سيستاني به جاي مسأله فوق ، متعرض مسأله ذيل شده اند: "مصارفي كه بعد از تعلق زكات خرج مي نمايد، نمي تواند آنچه را نسبت به مقدار زكات خرج نموده ، از حاصل كسر كند، هر چند بنابر احتياط از حاكم شرع يا وكيل او در صرف آنها اجازه گرفته باشد.") اگر زمینی را بخرد و در آن زمین گندم یا جو بکارد پولی را که برای خرید زمین داده جزء مخارج حساب نمی شود ولی اگر زراعت را بخرد، پولی راکه برای خرید آن داده می تواند جزو مخارج حساب نماید و از حاصل کم کند اماباید قیمت کاهی را که از آن بدست می آید، از پولی که برای خرید زراعت داده کسرنماید مثلا اگر زراعتی را پانصد تومان بخرد و قیمت کاه آن صد تومان باشد فقطچهارصد تومان آن را می تواند جزو مخارج حساب نماید.

1885 - ( آيةالله سيستاني به جاي مسأله فوق ، متعرض مسأله ذيل شده اند: "واجب نيست صبر نمايد تا جو و گندم به حد خرمن برسد و انگور و خرما خشك گردد و آن گاه زكات را بدهد، بلكه همين كه زكات واجب شد، جايز است مقدار زكات را قيمت نموده ، و به عنوان زكات قيمت آن را بدهد.) کسی که بدون گاو و چیزهای دیگر که برای زراعت لازم است می تواندزراعت کند، اگر اینها را بخرد، نباید پولی را که برای خرید اینها داده جزو مخارج حساب نماید.

1886 - ( آيةالله سيستاني به جاي مسأله فوق ، متعرض مسأله ذيل شده اند: "بعد ازآنكه زكات تعلق گرفت مي تواند عين زراعت يا خرما و انگور را پيش از درو كردن ،يا چيدن ، به مستحق يا حاكم شرع يا وكيل آنها مشاعا تسليم نمايد و پس از آن درمصارف شريك مي باشند.") کسی که بدون گاو و چیزهای دیگری که برای زراعت لازم است ، نمی تواندزراعت کند، اگر آنها را بخرد و به واسطه زراعت به کلی از بین بروند می تواندتمام قیمت آنها را جزو مخارج حساب نماید. و اگر مقداری از قیمت آنها کم شودمی تواند آن مقدار را جزو مخارج حساب کند ولی اگر بعد از زراعت چیزی از قیمتشان کم نشود، نباید چیزی از قیمت آنها را جزء مخارج حساب نماید.

1887 - ( آيةالله سيستاني به جاي مسأله فوق ، متعرض مسأله ذيل شده اند: " درصورتي مالك عين مال را از زراعت يا خرما و انگور به حاكم يا مستحق يا وكيل آنهاتسليم نمود، لازم نيست آنها را مجانا به طور اشاعه نگاه دارد بلكه مي تواند براي اينكه تا وقت درو يا خشك شدن برسد، براي ماندن آنها در زمينش اجرت مطالبه نمايد.") اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست ، بکارد خرجهای که برای هر کدام آنها کرده ، فقط پای همان حساب می شود، ولی اگر برای هر دو مخارجی کرده باید به هر دو قسمت نماید، مثلا اگر هر دوبه یک اندازه بوده ، می تواند نصف مخارج را از جنسی که زکات دارد کسر نماید.

1888 - اگر برای سال اول عملی مانند شخم زدن انجام دهد اگر چه برای سالهای بعد هم فایده داشته باشد، باید مخارج آن را از سال اول کسر کند. ولی اگر برای چندسال عمل کند، باید بین آنها تقسیم نماید. ( اين مسأله در رساله آيةالله سيستاني ذكر نشده است .)

1889 - اگر انسان در چند شهر که فصل آنها با یکدیگر اختلاف دارد و زراعت ومیوه آنها در یک وقت به دست نمی آید گندم یا جو یا خرما یا انگور داشته باشد و همه آنها محصول یک سال حساب شود چنانچه چیزی که اول می رسد به اندازه نصاب ( يعني 300 صاع باشد...)یعنی 288 من و 45 مثقال کم باشد باید زکات آن را موقعی که می رسد بدهد و زکات بقیه را هر وقت به دست می آید ادا نماید و اگر آنچه اول می رسد به اندازه نصاب نباشد، صبر می کند تا بقیه آن برسد پس اگر روی هم به مقدار نصاب شود، زکات آن واجب است و اگر به مقدار نصاب نشود زکات آن واجب نیست .

1890 - اگر درخت خرما یا انگور در یک سال دو مرتبه میوه دهد چنانچه روی هم به مقدار نصاب باشد بنابر احتیاط زکات آن واجب است .

1891 - اگر مقداری خرما یا انگور تازه دارد که خشک آن به اندازه نصاب می شودچنانچه به قصد زکات از تازه آن بقدری ( به مصرف زكات برساند...) به مستحق بدهد که اگر خشک شود به اندازه زکاتی باشد که بر او واجب است اشکال ندارد.

1892 - اگر زکات خرمای خشک یا کشمش بر او واجب باشد نمی تواند زکات آن راخرمای تازه یا انگور بدهد ( بلكه چنانچه ملاحظه قيمت نمايد و انگور يا خرماي تازه يا كشمش ياخرماي خشك ديگر از بابت قيمت بدهد نيز محل اشكال است و نيز اگر زكات خرماي تازه يا انگور بر او واجب باشد، نمي تواند زكات آن را خرماي خشك يا كشمش بدهدبلكه چنانچه به اعتبار قيمت ، خرما يا انگور ديگري بدهد اگرچه تازه باشد، محل اشكال است .) و نیز اگر زکات خرمای تازه یا انگور بر او واجب باشد نمی تواند زکات آن را خرمای خشک یا کشمش بدهد اما اگر یکی از اینها یا چیزدیگری را به قصد قیمت زکات بدهد مانعی ندارد.

1893 - کسی که بدهکار است و مالی هم دارد که زکات آن واجب شده اگر بمیردباید اول تمام زکات را از مالی که زکات آن واجب شده بدهند بعد قرض او را ادانمایند.

1894 - کسی که بدهکار است و گندم یا جو یا خرما یا انگور هم دارد اگر بمیرد و پیش از آن که زکات اینها واجب شود ورثه قرض او را از مال دیگر بدهند،هر کدام که سهمشان ( به سيصد صاع برسد...) به 288 من و 45 مثقال کم برسد باید زکات بدهد و اگر پیش از آن که زکات اینها واجب شود قرض او را ندهند چنانچه مال میت فقط به اندازه بدهی او باشد واجب نیست زکات اینها را بدهند و اگر مال میت بیشتراز بدهی او باشد در صورتی که بدهی او بقدری است که اگر بخواهند ادا نمایندباید مقداری از گندم و جو و خرما و انگور را هم به طلبکار بدهند، آنچه را به طلبکار می دهند زکات ندارد و بقیه مال ورثه است و هر کدام آنان که سهمش به اندازه نصاب شود باید زکات آن را بدهد.

1895 - اگر گندم و جو و خرما و کشمشی که زکات آنها واجب شده خوب و بد دارد( احتياط واجب آن است كه زكات جنس خوب را از جنس بد ندهد.) باید زکات هر کدام از خوب و بد را از خود آنها بدهد و یا زکات همه رااز خوب و بد بدهد و به احتیاط واجب زکات همه را از بد نمی تواند بدهد.

خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,996,424