احکام شرعی - احکام تقلید - تطابق با فتوای آیت الله العظمی صافی

1 - عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، ( و نمي تواند در اصول دين تقليد نمايد يعني بدون دليل گفته كسي را قبول كند. ولي اگر از گفته غير به عقايد ديني يقين پيدا كند در حكم به مسلمان بودن اوكافي است . و در احكام دين بايد يا مجتهد باشد كه بتواند احكام را از روي دليل به دست آورد...) ولی در احکام غیر ضروری دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد،یا از مجتهد تقلید کند، یعنی به دستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است ، مثلا اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند و عده دیگر می گویند حرام نیست ، آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب می دانند آن را بجا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند واجب است از مجتهد تقلیدنمایند.

2 - تقلید در احکام ( ياد گرفتن فتواي مجتهد است با التزام به عمل به آن . و از مجتهدي بايدتقليد كرد كه ...) عمل کردن به دستور مجتهد است . و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و حلال زاده و زنده وعادل باشد. ( و عادل كسي است كه با ملكه عدالت كارهايي را كه بر او واجب است بجاآورد و كارهايي را كه بر او حرام است ترك كند. و ملكه عدالت عبارت است ازحالتي كه وادار كند انسان را به اطاعت و ترك معصيت ، و نشانه آن اين است كه اگر از اهل محل يا همسايگان او يا كساني كه با او معاشرت دارند حال او رابپرسند، خوبي او را تصديق نمايند. و مجتهدي كه انسان از او تقليد مي كند در صورت علم به مخالفت فتواي او با فتواي غير، بنابر احتياط واجب بايد غير، اعلم ازاو نباشد مگر آنكه فتواي غير اعلم موافق با احتياط باشد يا فتواي اعلم شاذ و نادرباشد كه در اين صورت بايد به قولي كه احوط است عمل نمايد. و اعلم يعني كسي كه درفهميدن حكم خدا از تمام مجتهدهاي زمان خود استادتر باشد.) و نیز بنابر احتیاط واجب باید از مجتهدی تقلید کرد که حریص به دنیا نباشد و از مجتهدین دیگر اعلم باشد، یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد.

3 - مجتهد و اعلم را از سه راه می توان شناخت : اول : آنکه خود انسان یقین کند، مثل آنکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوم : آنکه دونفر عالم عادل که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند، به شرط آنکه دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند. سوم : آنکه عده ای از اهل علم که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا می شود، مجتهد بودن و یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.

4 - اگر شناختن اعلم مشکل باشد ( مي تواند از كسي تقليد كند كه يقين به اعلم بودن ديگران از او نداشته باشد، يا مخالفت فتواي او با فتواي اعلم معلوم نباشد. و اگر چند نفر در نظر اواعلم از ديگران و با يكديگر مساوي باشند، بايد از يكي از آنان تقليد كند. ولي چنانچه يكي از آنان پرهيزكارتر باشد، بهتر آن است كه از او تقليد كند.) به احتیاط واجب باید از کسی تقلید کندکه گمان به اعلم بودن او دارد، بلکه اگر احتمال ضعیفی هم بدهد که کسی اعلم است و بداند دیگری از او اعلم نیست به احتیاط واجب باید از او تقلید نماید. و اگرچند نفر در نظر او اعلم از دیگران و با یکدیگر مساوی باشند باید از یکی ازآنان تقلید نماید.

5 - به دست آوردن فتوی یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد: اول : شنیدن از خودمجتهد. دوم : شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند. سوم : شنیدن از کسی ( كه انسان به گفته او اطمينان دارد. چهارم ...) که مورد اطمینان و راستگوست . چهارم : دیدن در رساله مجتهد در صورتی که انسان به درستی آن رساله اطمینان داشته باشد.

6 - تا انسان یقین نکند که فتوای مجتهد عوض شده است ، می تواند به آنچه دررساله نوشته شده عمل نماید و اگر احتمال دهد که فتوای او عوض شده ، جستجو لازم نیست .

7 - اگر مجتهد اعلم در مسأله ای فتوی دهد، مقلد آن مجتهد یعنی کسی که از اوتقلید می کند ( بنابر احتياط نمي تواند در آن مسأله ...) نمی تواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند، ولی اگر فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود مثلا بفرماید احتیاط آن است که در رکعت سوم و چهارم نماز، سه مرتبه تسبیحات اربعه یعنی "سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر" بگویند، مقلد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش می گویند عمل کند و سه مرتبه بگوید ( يا به فتواي مجتهدي كه علم او از مجتهد اعلم كمتر و از مجتهدهاي ديگربيشتر است عمل نمايد، پس اگر او يك مرتبه گفتن را كافي بداند...) یا بنابر احتیاط واجب به فتوای مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهدهای دیگر بیشتر است ،عمل نماید، پس اگر او یک مرتبه گفتن را کافی بداند، می تواند یک مرتبه بگوید. وهمچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مساله محل تأمل یا محل اشکال است .

8 - اگر مجتهد اعلم بعد از آن که در مسأله فتوا داده احتیاط کند، مثلابفرماید ظرف نجس را که یک مرتبه در آب کر بشویند پاک می شود، اگر چه احتیاطَن است که سه مرتبه بشویند، مقلد او ( مي تواند در آن مسأله به فتواي او عمل كند و يك مرتبه بشويد، و مي تواندبه فتواي مجتهدي كه سه مرتبه شستن را لازم مي داند رفتار كند و به عنوان احتياط سه مرتبه بشويد.) نمی تواند در آن مسأله به فتوای مجتهددیگر رفتار کند، بلکه باید یا به فتوا عمل کند، یا به احتیاط بعد از فتوا که آن را احتیاط مستحب می گویند عمل نماید، مگر آن که فتوای آن مجتهد نزدیکتر به احتیاط باشد.

9 - ( اگر مجتهدي كه انسان از او تقليد مي كند از دنيا برود، بايد از مجتهد زنده تقليد كند. ولي كسي كه در مسأله اي به فتواي مجتهدي عمل كرده يا آن را ياد گرفته وملزم به عمل به آن شده باشد اگر بعد از مردن آن مجتهد در آن مسأله به فتواي مجتهدزنده رفتار نكرده باشد، مي تواند در آن مسأله به فتواي مجتهدي كه از دنيا رفته باقي باشد، بلكه جواز بقا بر تقليد او در ساير مسايل - يعني مسايلي كه عمل نكرده يا ياد نگرفته - نيز بعيد نيست . ولي اگر مجتهد ميتي كه از او تقليد مي كرده اعلم از حي باشد، بقاي بر تقليد او واجب است ، چنانكه اگر مجتهد حي از ميت اعلم باشدعدول به حي واجب است .) تقلید میت ابتداءا جایز نیست ، ولی بقای بر تقلید میت اشکال ندارد. و باید بقای بر تقلید میت به فتوای مجتهد زنده باشد و کسی که در بعضی از مسایل به فتوای مجتهدی عمل کرده ، بعد از مردن آن مجتهد می تواند در همه مسایل از او تقلید کند.

10 - اگر در مسأله ای به فتوای مجتهدی عمل کند و بعد از مردن او در همان مسأله به فتوای مجتهد زنده رفتار نماید، دوباره نمی تواند آن را مطابق فتوای مجتهدی که از دنیا رفته است انجام دهد، ولی اگر مجتهد زنده در مسأله ای فتوی ندهد و احتیاط نماید و مقلد مدتی به آن احتیاط عمل کند، دوباره می تواند به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته عمل نماید، مثلا اگر مجتهدی گفتن یک مرتبه "سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر" را در رکعت سوم و چهارم نماز،کافی بداند و مقلد مدتی به این دستور عمل نماید و یک مرتبه بگوید، چنانچه آن مجتهد از دنیا برود و مجتهد زنده احتیاط واجب را در سه مرتبه گفتن بداند و مقلدمدتی به این احتیاط عمل کند و سه مرتبه بگوید، دوباره می تواند به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته برگردد و یک مرتبه بگوید.

11 - مسائلی را که انسان غالبا به آنها احتیاج دارد واجب است ، یاد بگیرد.

12 - اگر برای انسان مسأله ای پیش آید که حکم آن را نمی داند، ( اگر مخالفت غير اعلم با اعلم معلوم نباشد، يا فتواي غير اعلم موافق بااحتياط باشد، مي تواند به غير اعلم رجوع كند، و مي تواند از روي احتياط وظيفه خودرا انجام دهد.) می تواند صبرکند تا فتوای مجتهد اعلم را به دست آورد یا اگر احتیاط ممکن است به احتیاط عمل نماید، بلکه اگر احتیاط ممکن نباشد چنانچه از انجام عمل ، محذوری لازم نیاید،می تواند عمل را به جا آورد. پس اگر معلوم شد که مخالف واقع یا گفتار مجتهد بوده دوباره باید انجام دهد.

13 - اگر کسی فتوای مجتهدی را به دیگری بگوید، چنانچه فتوای آن مجتهد عوض شود،لازم نیست به او خبر دهد که فتوی عوض شده ، ولی اگر بعد از گفتن فتوی بفهمداشتباه کرده ، در صورتی که ممکن باشد، باید اشتباه را برطرف کند.

14 - اگر مکلف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد در صورتی اعمال او صحیح است ( كه مطابق با واقع انجام شده باشد و اگر عبادي بوده به قصد قربت آن رابجا آورده باشد و راه به دست آورده مطابق شده با واقع ، اين است كه يا بعد علم پيدا كند كه مطابق با واقع بوده يا آن كه مطابق فتواي مجتهدي كه فعلا وظيفه اش تقليد از اوست ، واقع شده باشد.) که بفهمد به وظیفه واقعی خود رفتار کرده است یا عمل او بافتوای مجتهدی که وظیفه اش تقلید از او بوده یا با فتوای مجتهدی که فعلا بایداز او تقلید کند، مطابق باشد.

خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,996,424