27 جمادی الاول
شهادت ابوسلمه اسدی (4 ق)
ابوسلمه، عبدالله بن عبدالأسد بن هلال مخزومی، پیش از هجرت، در مکه معظمه از برة بنت عبدالمطلب دیده به جهان گشود.
وی پسر عمه رسول خدا(ص) و برادر رضاعی آن حضرت بود.
زیرا هر دوی آن ها، مدتی از ثویبه، کنیز ابولهب شیر نوشیده و آن زن مکرمه، مقام دایه گری آن دو را بر عهده داشت.
(1)
وی، در مکه معظمه با بانوی شریف و نجیب، به نام امّ سلمه (رض) ازدواج کرد و از او دارای فرزندانی شد.
ابوسلمه، پس از هجرت به مدینه منوره از دلاورمردان مجاهد و یاران نزدیک رسول خدا(ص) بود.
او در جنگ احد، به دست یکی از مشرکان به نام ابواسامه جشمی، زخمی گردید و پس از پایان جنگ و بازگشت به مدینه منوره، به مداوای زخم خویش پرداخت و پس از مدتی بهبودی حاصل شد.
پیامبر(ص)، پس از حصول سلامت و بهبودی وی، او را در رأس سپاهیان مسلمان به سریه ای اعزام فرمود، که به سریه ابی سلمه معروف گردیده است.
وی در این سریه، با دشمنان پیامبر(ص) جنگید و برخی از آنان را هلاک و تعدادی را زخمی و عده ای را اسیر کرد و اسیران را به همراه غنایم فراوان به مدینه بازگردانید و مورد تشویق و تحسین رسول خدا(ص) قرار گرفت.
اما از بازگشت مجدد او به مدینه منوره، بیش از هفده روز نگذشته بود، که زخم بازویش دوباره شدت گرفت و وی را در بستر بیماری انداخت.
این بار، مداوای وی و تلاش های همسرش ام سلمه(رض) برای بهبودی و حصول سلامتی، نتیجه ای نداد و هم چنان در رنج و آزار بود، تا این که در اواخر جمادی الاولی، یعنی سه روز مانده به پایان این ماه، در سال چهارم قمری، روح شریفش به ملکوت اعلی پرواز و شهد شهادت را نوش جان کرد.
پیامبر اکرم(ص) که به وی و خانواده اش بسیار علاقمند بود، پس از شهادت وی، نگذاشت خانواده اش بی سرپرست باقی بمانند و با پیشنهاد پسرش عمر بن ابی سلمه، پس از پایان عده وفات، با همسرش ام سلمه (رض) ازدواج کرد و از این طریق، خانواده آن شهید عالی مقام را در پناه خویش درآورد.
(2)
1- البدایة و النهایة (ابن کثیر)، ج4، ص 103
2- نک: البدایة و النهایة، ج4، ص 70 و ص 103؛ السیرة النبویة (ابن کثیر)، ج3، ص 174