عنوان : مفاسد فرهنگي و اقتصادي پهلوي - نقش بانوان و محرومان در انقلاب اسلامي
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 26 ارديبهشت 1358
تاریخ قمری : 19 جمادي الثاني 1399
مناسبت : در آستانه ولادت حضرت فاطمه زهرا "س " و روز زن
جلد : 7
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
فساد با اسم تمدن و اصلاحات
من قبلا بايد از شما بانوان محترمه كه در اين آفتاب گرم ، زير آفتاب سوزان ، نشسته ايدعذر بخواهم و تشكر كنم . من در خارج كه بودم ، و همين طور داخل ، آن فعاليتهاي ارزنده بانوان مشهد را مي شنيدم . و بايد فخر كنم به همچو خانمها؛ به همچو بانوان . من درعين حال كه مي بينم شما در زحمت گرما هستيد، مختصرا دو - سه كلمه با شما عرض مي كنم . ما از كارهايي كه دولتها يا صاحبان قدرت انجام مي دهند آن چيزهايي كه نقطه ابهام ممكن است داشته باشد كشف مي كنيم . رضا شاه آمد، كودتا كرد، دولت ايران راساقط كرد، و خودش جانشين شد. بعد هم محمدرضا. آنها كارهايي كردند كه بعضي ازآن كارها ابتدائا شايد به نظر اشخاص غافل يك كار مثبت مفيد بود. و كارهاي ديگري كردند كه با اسم اصلاح ، با اسم تمدن ، انجام دادند. كارهايي را كه فسادش كشف شد.مثلا "اصلاحات ارضي ". اصلاحات ارضي ! ابتدائا خيلي سر و صدا كردند كه مامي خواهيم براي دهقانان چه ، ديگر رعيت و اربابي از بين رفت ! دهقان (1) شدند همه چه !از اين حرفهايي كه در روزنامه ها نوشتند، در راديوها گفتند، در نطقها پخش كردند، كه مردم را گول بزنند. لكن حالا ما فهميديم - قبلا هم مي دانستيم - حالا هم ملت فهميد كه قضيه اصلاحات نبود؛ نمي خواستند دهقان را آزاد كنند؛ نمي خواستند دهقان و طبقهمستمند را به نوايي برسانند؛ بلكه مقصد اين بود كه ايران را بازاري كنند براي امريكا؛ وكشاورزي ايران را تباه كنند تا ايران محتاج بشود به امريكا در همه چيز، كه الان باز اين احتياج به خارج هست . صحبت از "اصلاحات ارضي " بود، لكن فهميديم كه به فسادكشيدند مملكت را.
اسارت به نام آزادي
يا مثلا آزادي براي قشرها، براي زنها، براي مردها. "آزادزنان ، آزادمردان "! ما و شماهمه ديديد كه در زمان اين پدر و پسر آن اختناقي بود كه شايد در طول تاريخ ايران سابقه نداشت . نه مرد آزاد بود، و نه زن . همه در اختناق بودند؛ همه در رنج بودند. يك روزجشنها بر پا مي شد كه ما كاپيتولاسيون را لغو كرديم ! - زمان رضا خان - يك روز حرفهازده مي شد و در روزنامه ها، در نطقها، براي اينكه مملكت پيش رفته است ؛ يكوقتي همان معنا را باز برقرار مي كردند و مصونيت مي دادند به امريكايي ها! (2) اين تابع اين بود كه قدرتمند چه بكند. هر چه آن قشر قدرتمند يك كاري مي كرد، ديگران دنبال او هياهومي كردند؛ در مجلس دست نشانده هياهو مي شد و مداحي مي شد.
از جمله چيزهايي كه در زمان رضا خان به تبع آتاترك (3) انجام گرفت ، يكي اتحادشكل بود؛ و يكي كشف حجاب . آن وقت اين اتحاد شكل و اين كشف حجاب را دربوق و سرنا، بلندگوهاي آنها چه تعريفهايي كردند، چه مداحيهايي كردند؛ از آخوند، كه مخالف با اين مسائل بود، چه تكذيبهايي كردند؛ چه شعرهايي گفتند. شايد شعرهايش رابعضي اش را شنيده باشيد. چه شعرهاي هجوي مي گفتند، كه گفتني نيست . بعد ديديم كه قضيه كشف حجاب ، قضيه اي نبود كه اينها بخواهند براي خانمها خدمت بكنند، اينهامي خواستند كه اين [را] طبقه هم با زور و با فشار نابود كنند. آن ماثري كه اينها دارند، آن خدمتهايي كه اين قشر مي توانند به ملت بكنند، آن خدمتهاي ارزنده اي كه بانوان ماعهده دار آن هستند، از دستشان گرفته بشود؛ و نگذارند اينها آن خدمت اصيلي كه بايدبكنند و آن تربيت بچه ها، كه بعدها مقدرات مملكت به دست آنهاست ، اينها نگذارند كه اين خدمت انجام بگيرد؛ مبادا بچه ها در دامن اينها تقوا پيدا بكنند؛ در دامن اينها تربيت اسلامي بشوند؛ تربيت ملي بشوند؛ و بعد در دبستانها كه آمدند و بعد در دبيرستانها كه رفتند، نتوانند آنها با تبليغاتي كه آنجا مي كنند و استادهايي كه از خودشان آنجا مي گذارندو مبلغيني كه در آنجا دارند نتوانند اينها را برگردانند.
جلوگيري از رشد مملكت با فساد و انحرافات
از اين جهت ، نقشه اين بود كه اين بانوان را از آن مقام اصيل بزرگي كه دارند كناربزنند، و به خيال خودشان نيمي از اين جمعيت ايران را آزاد كنند! ديديد كه چه جور"آزاد" كردند. من ديدم كه - شماها شايد اكثرا يادتان نباشد - من ديدم كه چه كردند با اين بانوان محترم ايران ؛ چه فشارها آوردند؛ با سرنيزه ها اين كار بيجا را انجام دادند. و بعد هم خواستند نتيجه بگيرند كه كار اصيل را از دست اينها بگيرند [تا] تربيت اولاد را اينهانتوانند بكنند.
اينها اگر وارد بشوند در شغلهاي مثلا ديگر، شغلهاي غير اساسي ، نمي توانند به طوراصالت رفتار كنند. البته شغل براي زن ، شغل صحيح براي زن ، هيچ مانعي ندارد؛ لكن نه آنطوري كه آنها مي خواستند. آنها نظرشان به اين نبود كه زن يك اشتغالي پيدا بكند.نظرشان به اين بود كه زن را مثل مردها هم ، زنها را و مردها را، از آن مقامي كه دارندمنحط كنند، نگذارند يك رشد طبيعي از براي قشر زن پيدا بشود؛ يا يك رشد طبيعي ازبراي قشر مرد. نگذارند بچه هاي ما تربيت صحيح بشوند. و لهذا از آن اول جلويش راگرفتند. دامن بانوان كه مركز تربيت اطفال است بسياري اش از اين [موهبت ] محروم شد.بعد در دبستانها بچه ها رفتند، آنجا هم با تبليغات سوئي ، با كتابهاي منحرفي ، آنها رامنحرف كردند. بعد در دانشگاه كه رفتند، عمال خود آنها نگذاشتند رشد صحيح بكنند.نگذاشتند دانشمندان صحيح تربيت بشود. اشخاص ملي صحيح ، اشخاص اسلاميصحيح ، تربيت بشود. ما از آن كارهايي كه اينها كردند، كه ديديم بر ضد مليت ما، بر ضدمصالح كشور ما بود، مثل قضيه كاپيتولاسيون ، مثل قضيه - عرض مي كنم كه - كشاورزي ،مثل ساير قضايا، مي فهميم كه اصل اساس بر اين بود كه انحراف درست كنند. اساس براصلاحات نبود. اساس اين بود كه نگذارند يك مملكتي رشد بكند. و لهذا از آن مي فهميم كه آن كشف حجابي كه رضا خان به تبع تركيه و به تبع غرب و به [واسطه ]ماموريتي كه داشت ، [انجام داد] برخلاف مصلحت مملكت ما بود.
صاحبان اصلي انقلاب
و ما ديديم كه عضو فعالي كه كار از او مي آيد، آنكه در اين نهضت خدمت كرد،شماها بوديد. شما بوديد كه با همين وضعي كه الان اينجا حضور داريد با همين وضع درخيابانها ريختيد و به نهضت ما كمك كرديد. آنهايي كه تربيت شده آنها بودند اگر هم دخالت كردند، باز يك قشري شان بود كه نزديك بودند به آنطوري كه شماها هستيد.آنهايي كه تربيتشان آنطور بود، آنها كاري به اين مسائل نداشتند. همان طوري كه بعض ازمردها در اين نهضت هيچ دخالت نداشتند. حالا آمده اند مي خواهند كه استفاده كنند.حالا كه اين طبقه مستضعف ، اين طبقه اي كه ديگران ضعيف مي شمردند و بحمدالله قوي بودند. اين طبقه اي كه اينها مي گويند طبقه سوم - و اينها طبقه اول هستند و آنها طبقه جهنمي سوم بلكه هفتم - اينها بودند كه براي كشور كار كردند؛ اينها اين سد بزرگ راشكستند. اين طبقه بودند كه راه را باز كردند. حالا آقايان از امريكا و اروپا سرازير شدندبه اينجا و مي خواهند استفاده كنند. بعضي بانوان هم كه هيچ دخالت در اين مسائل نداشتند حالا سر اين خوان يغما خيال خودشان اين است كه استفاده كنند. الان هم شماطبقه اي كه خداوند حفظتان كند، خداوند سعادت به شما بدهد، شما هيچ توقعي نداريد.شما همان خدمتگزار براي اسلام بوديد، حالا هم هستيد. هيچ كدام توقع نداريد به اينكه چه بشويد و چه بشويد. خدمت را شما كرديد و بعد هم شما مي كنيد، آن توقعدارهاي بيجا كه هيچ به اين امور كار نداشتند، يك نفر كشته ندادند، آنها حالا آمدند، يكيمي خواهد وزير بشود، يكي مي خواهد وكيل بشود، يكي مي خواهد چه بشود. اين يك خيال خامي است در سر اينها. خوب است كه در كارهاي خودشان تجديدنظر بكنند. اين يك خيال باطلي است كه ديگران زحمت بكشند و شما آرام باشيد و در محل خودتان يادر خارج ، و حالا بياييد و بخواهيد منفعت زحمت ديگران را شما ببريد.
انقلابي نماها و خام خياليها
اول كسي كه حق به اين ملت پيدا كرد، همين جمعيتي كه الان اينجا نشستند، وآن جمعيتي كه اينها نماينده آنها هستند از بانوان محترم مشهد و ساير بانوان ايران .در مردها هم همان طبقه كارگر و همان طبقه كشاورز و همان كاسبهاي جز وهمان اشخاصي كه در دانشگاهها هستند و محروم ؛ در قشرهاي ما هستند و محروم .اينها بودند كه اين نهضت را به پيش راندند. و حالا هم اينها توقعشان اينقدرها نيست كه آنها هست . آن توقعدارها آنهايي هستند كه هيچ كاري نكردند. آنها حالاآمده اند مي خواهند مثلا فرض كنيد رئيس جمهور بشوند؛ آنها حالاآمده اند مي خواهند نخست وزير بشوند. آنهايي كه بلندگوي همين دستگاه بودندحالا مي خواهند كه يك كاري انجام بدهند؛ دوباره در اينجا بيايند. انقلابي شده اندهمه امروز هر كس مي آيد پيش ما مي گويد كه ما مبارز بوديم ! من مي بينم ،مي دانم دروغ دارد به من مي گويد؛ لكن خوب من چه بگويم به اين آدم . "ما در آن زمان مبارز بوديم ، ما حبسها ديديم چه ديديم "! از اين گزاف گوييها. خيال مي كنند كه من بي اطلاعم . خوب ، من اطلاع دارم كه شما آن وقت همه تان يا بسياري تان نوكر بوديد!بسياري تان كارهايتان براي آنها بود. حالا آمده ايد انقلابي شده ايد. خير، شماانقلابي نيستيد، و نخواهيد بود. هر روزي كه خداي نخواسته يك تقي بلند بشود و يك شكستي خداي نخواسته پيدا بشود، شما از آن اشخاصي هستيد كه فورا جلو مي آييد ومي گوييد زنده باد كذا! ما شماها را مي شناسيم . خودتان را اصلاح كنيد. يك قدري توجه داشته باشيد. لزوم رسيدگي به محرومان و زاغه نشينان
ما بايد براي اين طبقه كارگر و كارمند، كه طبقه ضعيف هستند، طبقه اي هستند كه شماها اينها را پايين مي دانيد و اينها از همه شما بالاتر و بلند مقامتر هستند، بايد دولتهابراي اينها كار بكنند. شما كه آلاف و الوف داريد و در بانكها داريد و در خارج داريد ودر داخل داريد و شركتها داريد و تجارتها داريد، شماها چه مي گوييد؟ اينهايي كه هيچ چيز ندارند در اين امور دخالت كردند. خدا مي داند آن روزي كه من در تلويزيون ديدم كه نمايش مي داد اين زاغه نشينان تهران را، وقتي پرسيد از يكي شان كه خوب شما اينجاچه مي كنيد. گفت ما صبحها كه مي شود با بچه هامان مي رويم به تظاهر. اين زاغه نشين بيچاره تظاهر كرده است و اين پيروزي را آورده است . دولتها بايد براي اين زاغه نشين يك كاري بكنند. شماها كه كنار نشسته بوديد حالا آمديد مي خواهيد كه استفاده كنيد.استفاده چيها بروند سراغ كارشان ! خداوند ان شاءالله اين طبقه را حفظ كند، خداوند شمابانوان عزيز محترم را حفظ كند. خداوند به شما سعادت عنايت كند. شما از قبل من به همه بانوان مشهد، كه از طرف آنها نمايندگي داريد، سلام برسانيد. من خدمتگزار همه شماهستم .
پانویس :
بزرگتر کوچکتر