عنوان : ضرورت همراهي پرورش با آموزش و استقلال فرهنگي
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 23 تير 1358
تاریخ قمری : 19 شعبان 1399
جلد : 9
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
همراهي پرورش با آموزش
آموزش تنها اثر ندارد. پرورش پهلوي آموزش بايد باشد. يعني جوانها وقتي كه دردانشگاهها [و] دانشسراها بروند براي تحصيل ، اگر همان تحصيل محض باشد، گاهي وقتها شايد مضر هم باشد به حال كشور. بسياري از ضررهايي كه به كشور ما وارد شده است از همين تحصيلكرده ها وارد شده است . طرحهاي منافي با كشور ما بسياري اش به دست همين تحصيلكرده ها شده است . تحصيلكرده هايي كه آموزش داشته اند، لكن پرورش نداشته اند. تحصيلكرده هايي كه فقط براي منافع شخصي خودشان كارها را انجام مي دادند.
كسي كه پرورش صحيح ندارد، ولو آموزش صحيح هم فرض كنيد دارد، خيلي هم آموزشش در سطح عالي است ، اين ضررش به كشور از مردم عادي بيشتر است . مردم عادي نمي توانند آنطور ضرر به كشور بزنند. اينها تحصيلكرده هايند كه مي توانند يك طرحهايي بريزند براي استفاده ديگران . اشخاصي كه اطراف اين پدر و پسر(1) بودند، ازهمان تحصيلكرده هايي بودند كه در اروپا يا امريكا تحصيل كرده بودند؛ لكن فقطآموزش بود. پرورش اسلامي ، پرورش انساني ، نداشتند. و لهذا آن ضرري كه به كشور مااز ناحيه دانشمندان اين كشور وارد شده است ، آن ضرر از ناحيه ديگران وارد نشده است .حتي ساواك هم مثل آنها به ما ضرر نزدند. آنها افكار را ضايع كردند. آنهاجوانهاي ما را فاسد كردند.
ضرورت استقلال فرهنگي
از اين جهت ، فرهنگ در كنار آموزش بايد پرورش داشته باشد. همان اسم نباشد كه "آموزش و پرورش ". واقعيت باشد، هم تحصيل باشد به مدارج عاليه ؛ و هم همراه تحصيل ، تربيت باشد. جوانهاي ما تربيت بشوند به يك تربيتهاي انساني ؛ يك تربيتهاي اسلامي كه همان تربيتهاي انساني است . اگر چنانچه تربيت انساني بشوند جوانهاي ما،اينها ديگر خيانتكار به كشور خودشان نمي شوند؛ اينها ديگر طراح نيستند براي اينكه منافع كشور ما را به ديگران بدهند.
عمده اين است كه فرهنگ يك فرهنگ متحول بشود؛ يك فرهنگي كه از آن غربزدگي بيرون بيايد. همه چيزمان بايد اينطور بشود. استقلال فكري ، استقلال باطني ،داشته باشد. علاوه بر اينكه استقلال بايد داشته باشد و كسي در فرهنگ دخالت نبايدبكند، بايد استقلال فكري داشته باشد؛ خودش مستقل و آزاد و روي پاي خودش باشد.اينطور نباشد كه توجهش به اين باشد كه غرب چه مي كند، ما هم دنبال او؛ آنها چه مي گويند، ما هم دنبال او.
غربزدگي ، مصيبت بزرگ ممالك شرق
اين مصيبت بزرگي كه بر ايران و ممالك شرقي ، مطلقا، وارد شده است كه گوششان به اين است كه غربيها چه مي كنند و چه مي گويند و چه عمل مي كنند، و خودشان را از دست بكلي داده اند. استقلال فكري خودشان را، محتواي خودشان را، از دست داده اند. اين ضرري است كه بالاتر از ضرر نفت - و نمي دانم امثال اين - است . اين را بايد فرهنگ جبران بكند كه فرهنگ ما طوري باشد كه بعد از ان شاءالله چند سال ديگر افرادي كه ازفرهنگ بيرون مي آيند يك افرادي متكي به نفس كه خودشان را ببينند؛ نه تبع ببينند؛ نه دنباله ببينند؛ و گمان كنند كه هر چه آنها كردند، ما بايد دنبال آنها باشيم . بايد مملكت خودشان را و خودشان را مستقل ببينند، و خودشان اداره بكنند مملكتشان را. خودشانبا استقلال فكري خودشان ، دنبال مملكت و مصالح مملكت باشند.
من ان شاءالله اميدوارم كه همه شما موفق باشيد و همه ما موفق باشيم به اينكه انسانهاساخته بشود در اين مملكت . انسان سازي باشد مملكت . چنانچه برنامه اسلام انسان سازي است . فرهنگ ان شاءالله انسان ساز باشد. خداوند همه شما را تاييد كند ان شاءالله .
پانویس :
بزرگتر کوچکتر