صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - اهميت قانون اساسي و ويژگيهاي اعضاي مجلس خبرگان - 21 تير 1358

عنوان : اهميت قانون اساسي و ويژگيهاي اعضاي مجلس خبرگان
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 21 تير 1358
تاریخ قمری : 17 شعبان 1399
مکان : تهران ، شميران ، دربند
جلد : 9

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
قبلا يك قصه اي را عرض كنم كه شايد شماها هيچ كدام يادتان نيست . در اين جنگ عمومي دوم ، كه هيتلر(1) پيش برد و فرانسه را گرفت و خيلي جاها را، حمله به شوروي واينها، چرچيل (2) آن سياستمدار انگليسي ، آمد در مجلس انگلستان و شروع كرد راجع به ضعف خودشان و راجع به گرفتاريها و راجع به شكست خوردنها كه ما كجا را ازدست داديم ، كجا را از دست داديم ، كار ما چه طور است ، مملكت ما چه خواهد شد،زندگي ما چه خواهد شد، خيلي طولاني شكايت كرد، و اينكه ما از بين رفتيم ، آخرش يك كلمه گفت كه : لكن پيروزي مال كسي است كه روي موجهاي نفت سوار است . وحدسش هم درست بود، و پيروزي هم مال اينها شد كه نفتهاي ما را بردند؛ من هم حالااين معنا را عرض مي كنم كه الان كه بعد از انقلاب است و در همه انقلابات يك آشفتگيهاي فراوان هست ، ما هم مبتلاي به آشفتگي هستيم ؛ مضافا به اينكه اگر نگوييم در طول 2500 سال رژيم شاهنشاهي ، لكن آن قدري را كه مشاهده كرديم در طول پنجاه و چند سال رژيم پهلوي كوشش شده است كه مملكت ما را از هر جهت عقب بزنند.
وضعيت نيروي انساني در رژيم شاه
از جهت نيروي انساني كه از همه بالاتر است كه الان بايد بگرديد شما، در سي و پنجميليون جمعيت بگرديد، اين طرف و آن طرف ، چند نفر پيدا كنيد كه دولت تشكيل بدهند. يك نفر بخواهيد پيدا كنيد رئيس جمهور بشود، بايد شمع برداريد و دور همه جابگرديد و آيا چه بكنيد. اينها نيروي انساني را بكلي نه به باد دادند، منحرف كردند. يك وقت اين است كه نيروي انساني به باد داده شده ، يك وقت يك نيروي مقابل با نيروي انساني درست كرده اند! يعني انساني كه بايد متكي به خودش باشد، متكي به ملتش باشد،متكي به عقايدش باشد، اين را متحول كردند به يك نيرويي كه متكي به غرب است ؛ به يك نيرويي كه خودش را از دست داده ، به خيال خودش ، خودش هيچ نيست ؛ هر چه هست خارجي ها هستند. نه اينكه نيرو را ما از دست داده ايم ، نيروي مضاد با نيرويي كه مابايد داشته باشيم به جاي آن نيرو نشسته . درست يك انساني كه بايد متكي به خودش باشد و به فرهنگ خودش باشد و به رژيم خودش ، اين را متحولش كردند به يك آدمي كه بدبين شده است راجع به فرهنگ خودش ؛ راجع به نيروي ملت خودش ؛ راجع به همه اينها بدبين شده است ؛ خودش را از دست داده و به جاي يك انسان شرقي ، يك آدم غربي است . مصيبت اينجا اين است كه سالهاي طولاني مي خواهد تا اين غربزده هابرگردند به حال طبيعي ، نه به حال يك انسان مترقي ، به حال يك انساني كه هيچ نيست ،حالا مي خواهد از سر شروع كند. اين خيلي طولاني است كه يك شستشوي مغزي داده بشود به اين ملت كه يعني آنهايي كه در اين امور وارد بودند، كه اينها برگردند به آن حالي كه در اول - قبل از اينكه غربزده بشوند - داشتند. اين يك مشكله اي است كه شايد از همه مشكلهاي ما زيادتر باشد و خيلي هم از اين مشكلات داريم .
لكن ما هم نظير حرف چرچيل را مي گوييم : ما به نفت اتكا نداريم ؛ ما اتكا داريم به اينكه مي گوييم پيروزي مال آن كسي است كه ملت با او موافق است و ملت با اسلام و باسعادت اسلامي ، با جمهوري اسلامي موافق است . بنابر اين ، ما هيچ خوفي از اين ريشه هايي كه حالا دارند انقلابات مي كنند نداريم ، منتها اگر خوفي باشد، براي اين است كه شلوغ مي كنند، ناراحت مي كنند، دولت را ناراحت مي كنند؛ ملت را ناراحت مي كنند،و الا اينها يك چيزي كه ما بتوانيم بگوييم مشكلي است و نمي شود حلش كرد، نيست . حل مشكلات با تشكيل مجلس شورا
و آنكه مي خواهم عرض بكنم اين است كه اصل اين قضايا، اصلاح اين قضايا، به نظرمن آسان است . و او در وقتي كه ما يك مجلسي داشته باشيم . اگر مجلس شورا آن طوري كه ما بخواهيم ملي و اسلامي باشد، همه اين مطبوعات اصلاح خواهد شد؛ همه اين راديو تلويزيون ها اصلاح خواهد شد؛ همه اين ادارات تصفيه خواهد شد؛ يعني ملت بايد تصفيه كند به وسيله اشخاصي كه مي فرستد. ان شاءالله در اين دوره بر خلاف دوره هايي از زمان - يكي دو دوره شايد بعد از مشروطه تا حالا - و يا از زمان رضاشاه تاحالا، ديگر آن طورها نخواهد شد كه يك كسي - به قول محمدرضا - ليست را ازسفارتخانه ها بفرستند و ما هم مامور اجرا باشيم ! ايشان خودشان اين مطلب را به صراحت گفتند منتها مي خواست تعريف از خودش بكند كه ما حالا ديگر آن طور نيستيم ! ازپدرش تكذيب كرد و از خودش ما قبل اينوقت را؛ اين وقتش هم دروغ مي گفت !ان شاءالله ما اميدواريم كه ديگر ليستي در كار نباشد كه يكي ليستي بدهد و شما هم ملزم باشيد. بله ، ليست بدهد كه هدايت كند ملت را به اينكه اينها افراد خوبي هستند، اما الزام كند ملت را كه اينها را تعيين كنيد يا اصلا به ملت كاري نداشته باشد خودش تعيين كند وببرد مجلس ، چنانچه خيلي وقتها اين طور بود، اينها ديگر پيش نمي آيد. ان شاءالله وقتي كه يك مجلس ملي - اسلامي به همت همه ملت تهيه شد، اين مسائل كه حالا يك قدري هرج و مرج است و يك قدري از اين آزادي سوءاستفاده مي كنند؛ اينها محدود خواهدشد، و مجلس اصلاح خواهد كرد اينها را، الان شما بخواهيد كه در اين مسائل واردبشويد، من چون مي بينم كه حالا كه صحبت قانون اساسي است هي طرحهاي زيادمي آيد كه بسياريش انقلاب آميز است و بسياريش شلوغ و بر هم است ؛ مخالف ايجادكردن است . در همين چند روزي كه صحبت قانون اساسي است ، زيادترين هجوم به اينجا مي شود. مشكلات را مي گويند، من هم قبول دارم مشكلات هست . از اطراف مي آيند و مشكلات خودشان را مي گويند و من هم به همه آنها اين سفارشي را كه به شماحالا عرض مي كنيم به همه شان عرض كرده ام كه ما يك مسائل اصلي داريمكه الان به آن مبتلاييم و آن اينكه تدوين قانون اساسي شده ، و اين [را] منتشر هم كرده اند، و بايد نظر داده بشود. الان وقتي است كه ما همه قوايمان را صرف كنيم در اينكه طرح بدهيم ؛ . . . اشكالاتي كه راجع به قانون اساسي داريم بكنيم و بدهيم به مجلس سنا كه بعدها خبرگان بيايند و نظر كنند.
ويژگيهاي اعضاي مجلس خبرگان
و بالاتر از آن ، اينكه همه قوا را صرف كنيم در انتخاب اشخاص صحيح ، اشخاصي كه غربي نباشند كه بعد ما را بكشانند به طرف غرب ؛ شرقي نباشند كه ما را بكشانند از آن طرف ؛ به صراط مستقيم اسلام باشند و مسلم باشند و متعهد باشند، عالم به اوضاع وقت عالم به اسلام ، و عرض مي كنم كه امين در كارهايشان ؛ اين طور باشند. يك همچواشخاصي با همت همه قشرهاي ملت تعيين بشود، تا اينكه اين قانون اساسي بررسي بشود؛ و عرض مي كنم كه نقايصي اگر دارد رفع بشود؛ اگر يك چيزي بايد به آن زيادبشود، زياد بشود؛ و يك چيزي بايد از او كم بشود، كم بشود. و بعد هم به دسترس ملت بدهند و ملت نگاه كند و راي بدهد، يا آري يا نه . آن وقت اساس مملكت ما يك پايه اش درست شده ؛ و آن پايه قانون اساسي است . دو پايه ديگر مانده ؛ و آن اينكه مجلس شورا را بايد ملت خودش وكلا تعيين كنند. وكلا هم همين جوري كه عرض كردم وكلاي ملي ؛ وكلايي كه مردم در بلاد خودشان شناختند كه اينها مردم صالحي هستند،اينها مردم اسلامي هستند، اينها گرايش به شرق و غرب ، گرايش به مكتبهاي فاسدندارند، اينها را تعيين كنند. يك مجلس شورا داشته باشيم . آن وقت رئيس جمهور هم ان شاءالله تعيين بشود و مملكت ما رسمي ، يك دولت مستقر رسمي داشته باشد با قانون اساسي ، و با آن جهاتي كه اساس مطلب است . بعدش بياييم برسيم به قضيه مطبوعات كه مي دانيم مطبوعات صحيح نيستند؛ راديو تلويزيون اشكال در آن هست ؛ - عرض كنم -ادارات در آنها اشكال هست ، در وزارتخانه ها اشكال هست ، در بازار خيلي اشكال هست ، در همه جا اشكالات زياد است ، اما ما الان بخواهيم برويم سراغ آن اشكالاتفرعي ، ممكن است كه نقشه باشد كه ذهن ما را به آن طرف منصرف كنند و خودمان هم متوجه نباشيم ذهن ما را برگردانند به يك طرف ديگري ، و آنهايي كه مي خواهند نتيجه بگيرند؛ ما كه حالا مي خواهيم نتيجه بگيريم ، نتيجه اش را آنها بگيرند؛ يعني آنها در قانون اساسي طرح بدهند. من اشخاص مختلفي كه از علماي بلاد و از اشخاصي آمده اند اينجاو صحبت شده است گفتم آقا ننشينيد تا دشمنهاي شما طرح بدهند، شما خودتان طرح بدهيد، خودتان صحبت بكنيد، نياييد پيش من بگوييد، طرح را بنويسيد بدهيد به آنجايي كه بايد بررسي بشود، و بعد هم خودتان بايد، ملت خودش بايد انتخاب كند اشخاص را.البته يك معرفي هم از طرف اشخاصي كه مطلع بر اوضاع هستند و مطلع بر افراد هستند،يك معرفي هم از آنها خواهد شد؛ لكن ملت خودش بايد نظر بدهد.
انتقاد از بي توجهي به مسائل اساسي و اصلي كشور
ما الان مي ترسيم كه در اين وقتي كه وقت نتيجه گرفتن از اين نهضت است و بايد ماجديت كنيم كه اساس را درست بكنيم ، بخواهند ذهن ما را از اين مطلب منصرف كنند به يك مشكلاتي كه همه اينها مشكلات صحيح است ، مشكل است همه اينها، ذهن ما رامنصرف كنند و خود آنها آن مسائل اصلي را خود آنها تصرف در آن بكنند. از اين جهت ، به نظر من مي آيد كه بايد ما همان طوري كه اقلا شماها تا آن وقتي كه چشمتان بازشده و توجه پيدا كرديد، زير مشكل بوديد و زير بار، عرض كنم كه انحرافات بود، يكي دو ماه ديگر، دو سه ماه ديگر، بايد تحمل كنيد و اذهانتان متوجه باشد به اين مسائل اصلي كه قدم [به ] قدم پيش برود. بايد انسان هر وقت به آن مسئله اي كه راجع به آن وقت است توجه اش را بكند. اين مسائل ، مسائل دست دوم اند و اين مسائل دست دوم ان شاءالله حل مي شود و ان شاءالله كم كم هم روزنامه ها ترتيبش حل مي شود؛ و هم ساير چيزهايي كه هست ان شاءالله درست مي شود، لكن اين نكته را من هر وقت و هر آن مي گويم - از باب اينكه خوب ، دردي است كه بايد گفت و نبايد ترسيد كه چرا هي مي گوييد اين را، هي بايد اين را بگوييم . يك نفر آدم كه سرش درد مي كند، براي اينكهتكرار نشود، يك دفعه هم بگويد دلم درد مي كند؟! خوب سرم درد مي كند! بترسد ازاينكه تكرار مي كند؟! اين طبيب مي آيد، به طبيب بايد بگويد سرم درد مي كند. اگر يك طبيب ديگري آمد، به او بگويد دلم درد مي كند كه مبادا آن دفعه گفتم سرم درد مي كنداين دفعه بگويم دلم ! نه ، ما الان سرمان درد مي كند؛ هر كس را مي بينيم بايد اين ناله رابزنيم كه آقا آه سرم درد مي كند، هر كسي را مي بينيم بايد بگوييم - آقا الان وقت اين است كه راجع به اين قدمي كه الان پيش داريم و الان طرحي كه هست نظر بدهيم و راجع به وكلايي كه مي خواهيم تعيين كنيم و اشخاصي كه مي خواهيم تعيين كنيم كه خبره مسئله هستند، چشممان را باز كنيم كه مبادا يك اشخاص نابابي وارد بشوند؛ و لااقل اشكال توليد كنند؛ نتوانند ولو اينكه يك كاري بكنند؛ لكن اشكال و هياهو و بساط براي مادرست بكنند.
ان شاءالله من اميدوارم كه همه مسائل با توجه به خدا، با حفظ وحدت كلمه ، با حفظاين انقلابي كه در خود روحيه ها شد، كه روحيه را متبدل كرد به يك روحيه صحيح اسلامي ، اين مسائل ان شاءالله با قدرت خودتان حل بشود و حل مي شود ان شاءالله و خواهدشد ان شاءالله .
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 182,211,217