خدمات تلفن همراه

صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - اهميت كار و كارگر در اسلام - 11 ارديبهشت 1361

عنوان : اهميت كار و كارگر در اسلام
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 11 ارديبهشت 1361
تاریخ قمری : 7 رجب 1402
مناسبت : روز جهاني كارگر
جلد : 16

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
برتري يك روز كارگر بر يك عمر سرمايه دار
من اين روز مبارك كارگر را بر شما و همه كارگراني كه در طول تاريخ رفته اند و خواهندآمد، تبريك عرض مي كنم . مبارك باد بر شما قشر عزيز عامل ارزشهاي بزرگ انساني ! ومبارك باد بر شما و بر همه ملت ما اين روز مبارك ! كه بحمدالله امروز كشور ما طوري است كه روز كارگر، روز همه است و روز ارتش روز همه است و روز زن ، روز همه است و همه با هم منسجم اند و يك واحد الهي را متحقق كرده اند. آن وحدتي را كه خداي تبارك و تعالي امر فرموده اند، (1) بحمدالله ، در قشرهاي ملت مسلمان ايران متحقق شده است و اگر يك اقليت ناچيزي هم باشد، در اين اكثريت مستهلك است . من نمي دانم كه راجع به كار و كارگر از چه بعدي با شما سخن بگويم . همه ابعادش [را] كه در ذهن من است يا بيشترش در ذهن من است ، نمي توانم در يك جلسه محدود عرض كنم . ناچارم كه بعض از ابعادش را در اينجا خدمت شما عزيزان عرض كنم و مطالبي را كه عرض مي كنم ، شما به وجدان خودتان عرضه كنيد و اگر پذيرفتيد، من متشكر مي شوم . و من مي خواهم كه با وجدان پاك خودتان ارزيابي كنيد و بدانيد كه شما چه وضعي دركشورتان داريد و كارگران چه وضعي در كشورهاي ديگر دارند.
من يك جهت نازل كارگري را ابتدائا عرضه مي كنم و آن اين است كه شما توجه كنيد بهگروه كارگران ، اعم از شما كارگراني كه در كارخانه ها و در صنعتها هستيد و زحمت مي كشيد و آن گروههايي كه در مزارع زحمت مي كشند و بالاخره گروه فعال زحمتكش ،كه امروز روز شماست و البته روز همه است . شما يك توجهي به اين مطلب بكنيد كه اين گروههاي كارگر نشاط خودشان [را] و جهات همان ماديت را؛ شما ملاحظه كنيد، ببينيدكه اين گروه كارگر از سلامت بدن و از سلامت روح بيشتر برخوردارند يا آن گروههايي كه - اصطلاح - كارفرما هستند؟ و آن سرمايه دارهايي كه كار نمي كنند و كنار نشسته اند و بابي كاري عمر خودشان را مي گذرانند؟ شما به وجدان خودتان رجوع كنيد. اگر يك همچو مجلسي كه الان نمونه اي از كارگر است - كه بحمدالله امروز اينجا تشريف آوردند- اگر اين مجلس در كنارش يك مجلس ديگري بود از سرمايه دارها و بي كارها و آنهايي كه نشسته اند خانه و مي خورند و مي خوابند، اگر يك كسي از خارج بيايد و چهره هاي شما را ببيند، بازوان شما را ببيند، سينه هاي فراخ شما را ببيند، بشاشت چهره هاي شما راببيند و آهنگ صوتهاي شما را بشنود و بعد نظر بكند به آن مجلسي كه آن عده كار فرما وسرمايه دار و بي كار و هرزه گرد نشسته اند، مي بيند كه اينها يك جوانهاي سالم ، سرنشاط[هستند] و آنها يا چرت مي زنند و يا خميازه مي كشند و يا از درد دل و پهلو و سرخودشان مي نالند. و اين ، براي اين است كه كساني كه كارگر نيستند - به آن معناي عامش -اينها اين طور نيست كه شما گمان كنيد يك روزگار خوشي دارند. شما توجه به اين معناشايد بسياريتان نداشته باشند كه روزگار تلخي كه بر سرمايه دارها و كارفرماها و داراي كذاو كذاها، خانها و فئودالها و امثال اينها مي گذرد، آن روزهاي سخت چقدر براي آنهاناگواري دارد و يك روز شما به يك عمر آنها ارزش دارد. آنها براي خاطر بي كاري وپرخوري و خواب و هرزه روي پناه مي برند به ترياك ، افيون ، منقل و يا هروئين و يا مراكزفحشا؛ براي اينكه نمي توانند تحمل آن چيزهايي [را] كه در نفسشان مي گذرد و آن ناراحتيهايي كه دارند نمي توانند [تحمل ] بكنند. و من آن قدري كه اطلاع دارم و درجواني ديدم ، اكثر اين خانها و فئودالها به وافور پناه برده بودند، آنهايي كه تدينشان ديگرخيلي نيست ، آنها به مشروبات و به هروئين و به امثال اين چيزها يا به مراكز فحشا و دنبالمراكز فحشا. آن طور زحمتهايي كه دارد و آن طور مرضهايي كه هست و آن طورگرفتاريهايي كه هست ، شما كارگرها بحمدالله ، نديديد و اميد است كه نبينيد.
شما قدر اين كارگري را بدانيد كه اين كارگري ، هم مزاج شما را سالم نگه مي دارد [وهم روح شما را. ] و اگر چنانچه انسان بي كار بيفتد، آن فعاليتهايي كه در بدنش و درسلولهاي بدنش بايد بشود، آنها هم از كار مي افتد. و كساني كه فعاليت دارند. به اندازه اي كه فعاليت دارند، [سلولهاي ] آنها هم به كار مي افتد و جبران مي كنند نقيصه ها را. و شمامي بينيد كه در يك گروه زياد از كارگرها يكي دو نفر را شايد پيدا بكنيد كه اينها مريض باشند و افسرده باشند. و اينها همه الحمدلله ، سر حال اند و خيال مي كنند كه آن هاآسوده اند. اين ، خيالي است كه آنها مي كنند، در صورتي كه آنها، آن طبقه - به اصطلاح خودشان - بالا و به حسب واقع ، پايين ، آنها اين قدر افسردگيها و گرفتاريها را دارند كه به حساب نمي آيد.
اين يك مسئله اي است كه بايد شما خودتان بعد فكرش را بكنيد و مطالعه كنيد در بين خودتان . جوانهاي خودتان را مقايسه كنيد با آنهايي كه بي كار مي گذرانند و به هرزه دري و به هرزه گري عمر خودشان را مي گذرانند، و آن ارزشي كه شما داريد، شما برادران داريد و آن ارزشي كه اسلام به شما داده است . از پيغمبر اكرم شنيده ايد كه نقل شده است كه كف دست يك كارگر را - يعني ، همان محلي كه كار درش تاثير كرده و پينه بسته - آنجارا بوسيد و اين ، يك نشان ارزش است براي كارگر در طول تاريخ ؛ پيغمبر اسلام ، كه اولين فرد انسانهاست و بزرگترين انسان كامل است ، نسبت به كارگر آن طور تواضع بكند و كف دست او را كه علامت كار است ، ببوسد! اين نكته دارد كه كف دست را بوسيده ، نه پشت دست را؛ كف دست آثار كار درش هست ، مي خواهد ارزش كار را به عالميان اعلام كند،به مسلمين اعلام كند كه ارزش كار اين است كه آنجايي كه كارگر كار كرده است ، در اثركار يك نشانه اي پيدا كرده است ؛ من آنجا را مي بوسم كه ملتهاي اسلامي و بشر ارزش اين كارگر را بداند.
و من امروز عرض مي كنم كه كارگر امروز، با كارگر آن وقت بسيار فرق دارد. آن وقتدر آن محيطي كه رسول خدا - صلي الله عليه و آله و سلم - زندگي مي فرمودند و سايرجاهايي كه مردم ديگر هم زندگي مي كردند، خصوصا حجاز كه پيغمبر اكرم تشريف داشتند، آنجا روابط با ساير كشورها، يا هيچ نبود يا اگر بود بسيار كم . و اگر چنانچه كمبودي براي يك شهر پيدا مي شد، آن كمبود از شهرهاي ديگر بايد جبران بشود.احتياج به همان ، هم كشورهاي خودشان داشتند، و رفع نقيصه را اگر يك وقتي نمي توانست در خود يك شهري بكند، از يك شهر ديگري انجام اين كار را مي داد. اين وابستگيهايي كه امروز در دنيا هست و اين زندگي كه محيط دنيا را و وضع دنيا را با سابق جدا كرده است و اين طور روابط زيادي كه امروز وقتي كه شما اينجا يك صحبت بكنيد،قبل از اينكه به - فرض كنيد كه - بيرون اينجا برسد، امريكا هم از آن مطلع مي شود ووابستگيهايي كه دنيا به هم دارد و وابستگيهايي كه كشورها به كشورهاي بزرگ سرمايه داري يا كمونيستي دارد، در زمان رسول خدا نبوده است . ارزش كار در آن وقت همين مقدار بوده است كه خود كار شريف است و خود كار براي انسان و روحيات انسان مفيداست . و كار، اثرش هم علاوه بر آنكه براي خود انسان و مزاج انسان مفيد است و در روح انسان هم تاثير دارد، براي يك شهري هم فايده دارد. اما ديگر مطرح نبود كه اگر كارنكنم ، وابسته به امريكا مي شوم يا وابسته به شوروي ؛ اين مسئله آن وقت مطرح نبود.
نجات از وابستگي در اثر تلاش كارگران
امروز ارزش كار شما به همان اندازه است كه دنيا پيشرفت كرده ؛ همان معنايي كه دردنيا، پيشرفتهايي كه در دنيا شده است و اگر كارگر به آن طوري كه بايد كار كند، كار نكند،وابستگيهايي كه در يك كشوري ، در يك محيطي مي شود، غير از آن وابستگيهايي است كه در سنين سابق ، در قرون سابق بوده ، در زمان رسول الله بوده است . امروز شما با كارخودتان مي توانيد كه يك ارزشي ايجاد كنيد كه اصلش آن وقت مطرح نبوده است . با كارخودتان مي توانيد كه اين وابستگيهايي كه در طول تاريخ [بوده ، ] از آن وقتي كه شرق وغرب به اينجا راه پيدا كردند و در طول سلطنت منحوس پهلوي پيدا كرده اين كشور [ازبين ببريد] كه مي دانيد همه چيزهايش وابسته شده است و همه افرادش را اينها وابسته كرده بودند و همه گروهها را وابسته كرده بودند. امروز اگر شما كار بكنيد و فعال در كاركردن باشيد، ارزش [كار شما] اين است كه علاوه بر آن ارزشهاي معنوي و مادي كه براي شخص خود شما دارد، علاوه بر اين ، يك كشور را شما نجات مي دهيد از وابستگي . ما تاكي بايد وابسته به امريكا، وابسته به شوروي باشيم ؟! بالاخره بايد يك امد(2) داشته باشد.ما بايد ادراك اين معنا را بكنيم كه ما كه در هر جا كار مي كنيم ؛ در امر كشاورزي كارمي كنيم ، در امر صنعت و در كارخانه ها كار مي كنيم ، بايد خودمان به خودمان تلقين كنيم كه ما مستقليم و ما بايد مستقل باشيم . و ما نبايد دستمان را به ديگري دراز كنيم براي اموري كه كشورمان محتاج است . ارزش كار شما امروز ارزش يك امري است كه نمي شود مقايسه اش كرد با زمانهاي سابق . رسول الله در آن محيط، ممكن است - كه توجه ، لابد توجه به همه محيطها داشته است - در آن محيط، دست كارگر را آن طور كه نقل مي كنند، كف دست كارگر و محل كار را بوسيده تا ارزش كار را در تاريخ عرضه كنند. و ما مفتخريم و شما و همه مفتخرند به اينكه يك همچو نشاني پيغمبر اكرم به شماداده .
يا در بعض روايات فرموده اند كه قطره عرقي كه از بدن كارگر مي آيد مثل قطره خوني است كه از شهداي در راه خدا بيايد. چقدر اين ارزش دارد! آنهايي كه الان در جبهه هاجنگ مي كنند و در جبهه بحمدالله ، پيروزمندانه جنگ مي كنند و اخيرا هم پيروزي بزرگي به دست آورده اند. و اميد است پيروزي نهايي را به دست بياورند ان شاءالله ، اين چقدر ارزش دارد! عرق شما هم ، كه در كارخانه ها مي ريزد، همان ارزش را دارد؛ براي اينكه ، شما هم براي احياي يك كشور، براي وابسته نبودن يك كشور به خارج ، براي استقلال كشور اسلامي زحمت مي كشيد، آنها هم براي دفاع از يك كشور اسلامي ، دفاع از اسلام زحمت مي كشند. آنها كارگرند مثل شما و شما مجاهديد مثل آن ها و اين يكنعمت بزرگي است كه نصيب كارگرها در قشر وسيع و شما عزيزان [شده ] كه دركارخانه ها و در مواردي كه صنعت در آنجا حكمفرماست ، كار مي كنيد.
و بايد توجه كنيد كه نگذاشتند شما، آن اشخاصي كه خائن بودند به اين كشور، آن اشخاصي كه وابستگي داشتند به كشورهاي ابرقدرت ، آنها كوشش كردند كه شما نتوانيدآن چيزهايي كه كشورتان احتياج دارد، بسازيد. اگر نبود در طول تاريخ ، در اين سده هاي آخري كه خارجيها به اينجا راه پيدا كردند و نبود خيانتهايي كه حكومتهاي ما بر ما كردند،شما هم امروز، الان از همان صنعتهاي پيشرفته مي توانستيد تحقق بدهيد، و امروز هم بايددر اين فكر باشيد. تا در اين فكر نباشيد، نمي توانيد كشور خودتان را و نسلهاي آينده رانجات بدهيد. بايد به اين فكر باشيد كه خودتان قادر بر اين هستيد كه آن چيزهايي كه درخارج درست مي كنند و شما احتياج به آن داريد و كشور شما احتياج به آن دارد، خودتان درست كنيد.
ارزش كار و كارگر از نظر اسلام
و من يك نكته ديگري [را] هم به شما عرض مي كنم كه توجه كنيد كه اينهايي كه ازكارگرها پشتيباني مي خواهند بكنند و آن هايي كه مي خواهند كشور را به سوي غرب بكشند [يا] به اسم شرق [فعاليت مي كنند] و خود كشورهاي كمونيستي و سرمايه داري ،اين دو بلوك سرمايه داري و كمونيستي ، نسبت به كارگر چه جور هستند و اسلام نسبت به كارگر چه جور است . اول شخص اسلام را من عرض كردم . اول شخص اسلام ، مصدع (3)اسلام بود و شارع اسلام از قبل خداي تبارك و تعالي . رفتار او با كارگر آن بود عرض كردم كه كف دست كارگر را با تواضع بوسيد و اين نشان كارگري را بوسيد و براي كارگران افتخار ايجاد كرد. ارزش انساني را توجه داشت كه كارگر [انسان است ؛ ] كارگرآن روز استقلال داشت و هرچه كار مي كرد براي خودش بود و استقلال داشت و ارزش داشت و آن ارزش را، محل ارزش را بوسيد پيغمبر اكرم و اعلام كرد ارزش كارگر را. و دوم شخص اسلام ، علي بن ابي طالب - سلام الله عليه - است . ايشان خودش يك كارگر بوده ؛ يعني ، قنات حفر مي كرده ، مي رفته است قنات مي كنده است آب بيرون مي آورده ، لكن براي خودش نه ، بعد از آنكه بيرون مي آمده ، وقف مي كرده براي مستمندان ، براي آنها. يك نفر كارگر بوده است كه براي اعاشه خودش هم كار مي كرده ودر عين حالي كه آن طور قنات ها را - چندين قنات از ايشان هست - كنده با دست خودش .و همان روز - به حسب نقل - همان روزي كه بيعت به امامت كردند براي او و به خلافت ،وقتي بيعت تمام شد، همان روز بيل و كلنگ خودش را برداشت دنبال كار. . . اين ، دو نفرشخص اول اسلام كه كارشان بايد سرمشق باشد براي همه ما، شما مقايسه كنيد اين احترامي كه كارگر در اسلام به واسطه عمل اين دو بزرگمرد تحقق پيدا كرده و اين ارزشي كه به شما داده است كه خودش هم در عرض شما آمده است .
و اين فقط [مختص ] علي بن ابي طالب - سلام الله عليه - نيست ، حضرت صادق ،حضرت باقر، آنها هم ، از آنها نقل كرده اند كه در يك محلي كه داشتند، مي رفتند كارمي كردند. به حضرت صادق بعضي مي گفتند آقا - حضرت صادق شغلش خيلي بود.شغل معنويش زياد بود و كار تبليغاتي و كار تعليماتي اش زياد بود، مع ذلك ، خودش تشريف مي برد به حسب اين نقل و در آن جايي كه داشت ، كار مي كرد - به او عرض كردند كه خوب ، اين را به ما واگذار كن . فرمود: من ميل دارم كه كاري كه مي خواهم براي خودم بكنم ، حرارت آفتاب را در بدن خودم حس كنم . (4) اين چقدر ارزش مي دهد كه يك نفر، كه در زمان خودش شخص اول بود و داراي آن مقامات بود، خودش كارمي كند و تعليم مي دهد كه ارزش كار چي است ! شما در بلوك كمونيستي سران اينها راببينيد! ادعاها و شعارها زياد است . در طول زمان ، اينها شعار داده اند و ادعا كرده اند، لكن وقتي كه مي بينيد كه خود آن ها وضعشان چه جوري است ، سلوكشان با كارگر چي است ،به كارگر چه نظري دارند، چه جور نگاه مي كنند، سرمايه داري [را] هم ملاحظه كنيد، آنها چه مي كنند؛ هر دو[ي ] اينها كارگر را آلت استفاده خودشان قرار داده اند. اين هر دوبلوك اينها را، او آن به يك وضعي ، آن به وضع ديگر، آلت قرار داده اند و ابزار قرارداده اند براي منافع خودشان و براي چي . در كشورهاي كمونيستي ، اصل براي كارگر - من نمي توانم كه نسبت به كارگر اين تعبير را بكنم - اينها را مثل يك حيوان كارگر را فرض كردند كه هيچ نبايد [داشته باشند، ] فقط خوراك به شما مي دهيم ؛ شما بايد كار كنيدخوراك بگيريد آن وقتي كه كاري ازشان نمي آيد، طردشان مي كنند و به راي بعضيشان بايد ريختشان به دريا! آن دسته ديگر هم شما را بازي داده اند؛ كارگرها را بازي داده اند واز راه ديگر مي چاپند آنها را. اسلام براي كارگر ارزش قائل است ، براي كارگر و كار ارج قائل است و ارزش قائل است و احترام قائل است ؛ يعني ، همان طوري كه يك شخص عالم ، يك شخص مجاهد را توصيف مي كند، شخص كارگر، زارع ؛ هر كارگري را[توصيف مي كند؛ ] مي گويد همه شان مثل هم اند؛ مثل شانه اي كه اين رده هايي كه دارد،همه همقد هستند، مثل هم هستند - آن شانه هاي آن وقت اين طور بودن - اينها همين طورهمه برابر هستند. در قرآن كريم هم تصريح مي كند كه امتيازها به اين مسائلي كه سرمايه داشتن ، قدرت داشتن - نمي دانم - و امثال اينها نيست ، ارزشها و بزرگيها به تقواست ، به ارزش انساني است . (5) ارزش انساني را اين دو بلوك اصلا فراموش كرده اند؛ توجه به اينكه انسان اند، مثل خود ما هستند. آن وقتي كه استالين متولد شده با يك رعيت ديگري ، يك رعيتي ، فرقي با هم نداشتند. بعدا او به قدرت رسيده ، آن طور عمل كرده واين بيچاره ها تحت ستم ، اين طور بايد عمل كنند براي آنها يا آن بلوك سرمايه داري هم همين طور؛ ارزش براي انسانها قائل نيستند. آنها ارزش براي قدرت خودشان قائلند. هركشوري كه تحت قدرت آنها باشد، به او كمك مي كنند.
توصيه كارگران به تلاش براي قطع وابستگي
الان اگر يك گرايش بكند اين كشور اسلامي به يك طرف از اينها، برايش سرشار، همه كاري مي كنند، لكن ارزش انساني و ارزش اسلامي اقتضا مي كند كه به هيچ يك ازآنها گرايش پيدا نكند. هر مملكتي كه از آنها بخواهد استقلال داشته باشد، جدا بشود -مثل كشور ما - گرفتار آنها مي شود. الان كشور شما گرفتار اين دو بلوك هستند؛ هر كدام به يك راهي ، به يك طوري . و تمام اين فسادهايي كه واقع مي شود در اين كشور از اين گروهكهاي فاسد و تمام تبليغاتي كه خود اين گروهها در خارج مي كنند، اينها همه براي خاطر اين است كه دستور از آنها گرفته اند آن روزي كه كشور ايران - خداي نخواسته وخدا نياورد آن روز را - گرايش پيدا كند به امريكا، خواهيد ديد كه تمام اينهايي كه درپاريس جمع شده اند و اسباب زحمت ايرانيها را خيال مي كنند مي توانند فراهم كنند، همه قلمهايشان بر مي گردد و ثناگو مي شود. از اين طرف هم همين طور.
ما مي خواهيم مستقل باشيم . ما مي خواهيم كه - امريكا در طول زمان ، قبلا انگلستان وبعد امريكا، در طول سلطنت اين دو مرد فاسد(6) [چنان ]به سرما آمده است [كه ] تمام ارزشهاي انساني را مي خواستند از ما بگيرند و جوانهاي ما را به فساد بكشند و جوانهاي ما را به مراكز فساد بكشند، و انسانيت را از آنها بگيرند اينها - مي خواهيم ما كه ديگر تحت آن سلطه نباشيم و خودمان يك انسان مستقل باشيم . شما كوشش كنيد. صلاح و فساد اين كشور امروز به دست خود ملت است . شماها هم يك عضو بسيار مهمي در اين كشورهستيد و [عضو] بسيار موثري براي رفع وابستگي كشورتان به خارج . كشاورزان هم يك عضو بزرگ اين كشورند براي رفع وابستگي اين كشور به خارج . شما دو بازوي بزرگ اين كشور كوشش كنيد كه ما در كشاورزي محتاج به اينكه به ديگران مراجعه كنيم و ازديگر جاها بياوريم ، نباشيم و در امور صنعتي هم نباشيم . و بدانيد كه از حالا كه شروع كنيد، مي توانيد اين عمل را بكنيد، منتها كشاورزها زودتر مي رسند به آنجا و شما يك قدري ديرتر، منتها ارزش عمل شما بسيار زياد است و كارهاي شما فني است . خيال نكنيد كه فقط آنها مي توانند كه اين كارها را بكنند، آن طوري كه تبليغاتشان تاكنون درگوش ما خوانده شده است كه ما بايد وابسته باشيم . ما نبايد وابسته باشيم ؛ ما بايد مستقل باشيم . ما بايد هر مقداري كه خودمان كار مي كنيم ، به همان مقدار اكتفا كنيم ؛ در صددباشيم كه خود را به آن حدي برسانيم كه از كشور ما هم ارزاق و گندم و جو و امثال اينهاصادر بشود. و اين كشور بسيار مستعد براي اين معناست . و هم كوشش كنيم كه ديگران به ما محتاج باشند در امور صنعتي . و مي توانيم و مي توانيد و مي توانيم .
ما فرضا هم نتوانيم - ما فرض مي گيريم كه خير، نمي توانيم - اما كوشش خودمان ، كه يك عبادتي است ، يك كار ارزشمندي است ، ما كوشش خودمان را مي كنيم . من كرارااين مطلب را گفته ام كه ما صد درصد اين طور نيست كه كار مي كنيم كه پيروز بشويم ؛ البته ميل داريم ، اما اين طور نيست كه حتم داريم كه ما پيروز مي شويم . نه ، اما در عين حالي كه حتم به پيروزي نداريم ، تكليف خودمان را عمل مي كنيم . ما يك انسان هستيم ، شماانسان هستيد و ارزشمند هستيد. شما مي خواهيد ارزش خودتان را حفظ كنيد. شمانمي خواهيد كه به شما - فرض كنيد كه - عروسكها را بياورند بفروشند يا شما را به مراكزفحشا بكشانند و ارزشتان را از بين ببرند و شكمتان را سير كنند. شما مي خواهيد ارزشتان را حفظ كنيد و دنبال آن ارزش ، كه در مركز اعلا واقع شده است ، كشور خودتان را هم نجات بدهيد.
ما و شما و همه دوستان و همه كشاورزان و همه كارگران و همه ملت ايران ، توجه به اين داشته باشند كه اين ارزشي كه خداي تبارك و تعالي نصيب شما كرد و اين استقلالي كه نصيب شما كرد و اين امري كه الان در تمام دنيا شما مطرحيد، هرچه مي خواهند اين قلمهاي فاسد از شماها تكذيب كنند، از ايران تكذيب كنند، هرچه مي خواهند ازدادگاهها تكذيب كنند، از دولت تكذيب كنند، لكن دنيا فهميده است كه شما ارزش داريد و دنيا فهميده است كه شما يك ملتي هستيد كه نظير شما در طول تاريخ تا حالانبوده است .
كم نظير بودن خدمات شهيد مطهري
و من اميدوارم كه ملتهاي ديگر هم به تبعيت از شما و به تبعيت از اسلام عزيز، نظيرشما بشوند؛ استقلال خودشان را و آزادي خودشان را به دست بياورند. خداوند همه شمارا ان شاءالله صحت و سلامت بدهد. و چون روز مطابق است ، منطبق است با سالروز وفات مرحوم مطهري - رحمه الله - من بايد يك كلمه هم از آن به شما عرض كنم . مرحوم آقاي مطهري يك فرد بود، جنبه هاي مختلف در او جمع شده بود و خدمتي كه به نسل جوان وديگران مرحوم مطهري كرده است ، كم كسي كرده است . آثاري كه از او هست ، بي استثناء،همه آثارش خوب است . و من كسي ، ديگري را سراغ ندارم كه بتوانم بگويم بي استثناءآثارش خوب است . ايشان بي استثناء آثارش خوب است ، انسانساز است ؛ براي كشورخدمت كرده ، در آن حال خفقان خدمتهاي بزرگ كرده است اين مرد عاليقدر. خداوندبه حق رسول اكرم او را با رسول اكرم محشور بفرمايد. و خداوند همه شهداي ما راان شاءالله رحمت بفرمايد. و خداوند جنگنده هاي ما را تا كه الان درصدد پيروزي آخري هستند و ان شاءالله تحقق پيدا مي كند، آنها را، پيروزي آخري را به آنها نصيب فرمايد. وخداوند شما كارگران عزيز را و همه كارگران را ان شاءالله ، اجر شهدا عنايت كند.
والسلام عليكم و رحمه الله
پانویس :
1- اشاره است به آيه 103، سوره آل عمران . 2- مدت ، زمان . 3- آشكاركننده . 4- وسائل الشيعه ، ج 17، كتاب تجارت ، ص 20، باب 4، ح 2 و ص 39، باب 9، ح 7. 5- اشاره است به آيه 13، سوره حجرات . 6- رضا شاه و محمدرضا پهلوي .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 166,443,596