صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - مشكلات و گرفتاريهاي انقلاب و توقعات نامعقول - 11 آبان 1358

عنوان : مشكلات و گرفتاريهاي انقلاب و توقعات نامعقول
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 11 آبان 1358
تاریخ قمری : 11 ذي الحجه 1399
جلد : 10

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ به اتهامي ناروا
اين طور نيست كه من مطلع نباشم . افراد و گروهها مرتب مي آيند و وضع مناطق خودشان را مي گويند و نامه مي دهند. [از] اين اجتماعات بيروني و اين اجتماعات داخلي و از اين مسائلي كه شما گفتيد من اكثرش را مطلعم . اينكه مي گوييد روزنامه ها رانمي دهند، روزنامه ها پيش خودم مي آيد، خلاصه اش هم پيش من مي آيد، خلاصه اوضاع مملكت هم پيش من مي آيد، هم از ناحيه ارتش ، هم از ناحيه ژاندارمري ، هم ازناحيه وزارت ارشاد، مسائلي مي آيد پيش من ، من بي اطلاع نيستم . اينكه مي گوييد كه نمي گذارند به شما برسد، اين همين حرفي است كه اشخاص غرضمند گفته اند. ومع الاسف شما هم با آن ذهن صافتان باور كرديد. الان مي بينيد كه شما اينجا هستيد؛ و ازصبح تا حالا هم دستجات مختلف در همين اتاق بودند؛ و در بيرون هم جمعيتهاي زياد،كاغذهاشان را مي دهند، منتها اكثر كاغذها چيزهايي است كه به من ارتباط ندارد.
برتري انقلاب ايران بر ساير انقلابها
شما مثل اينكه انقلاباتي كه در دنيا واقع شده است كم توجه به آن كرديد. و انقلاب رامثل يك تبديل مثلا نخست وزير يا رئيس جمهور مي دانيد. شما مي دانيد كه اين انقلاب ايران يك انقلاب نمونه است ؛ از حيث اينكه انقلابهايي كه در دنيا بوده است ، و در اين صد سال اخير زياد هم بوده است ، اينها با يك كودتاي نظامي بسياري از اوقات واقع مي شده است ، و يك قدرت شيطاني مي رفته است ، يك قدرت شيطاني ديگر جايشمي آمده است ؛ و به مجرد اينكه انقلاب مي شده است و اين كودتا تحقق پيدا مي كرده است ، دست و دهان و قلم همه را مي شكستند. در همين چند روز كه ملاحظه مي كنيديك انقلابي در يكي از ممالك واقع شده است ، دنبال آن - به طوري كه رسانه هامي گفتند - تمام مطبوعات تعطيل ؛ تمام فعاليتهاي سياسي تعطيل ؛ تمام احزاب تعطيل ؛ وخفقان براي همه ! و انقلاباتي كه در دنيا شده است ، مثل انقلاب اكتبر، مثل انقلاب فرانسه ،اينها در سالهاي طولاني ، تا سالهاي طولاني ، اين دنبالش زحمتها و قحطيها و كشتارهاي چند ميليوني [است ]. همين شوروي ، كه حالا اين قدر هياهو بلند كردند كه شصت و چندسال است انقلاب كردند، و انقلاب هم در عين حالي كه مثل انقلاب نظامي بوده است ،مع ذلك باز استقرار ندارد. و قتلي كه در آنجا واقع شده و آن قدر كشتاري كه در آنجاواقع شده است قابل احصا(1) نيست .
ويژگيهاي انقلاب ايران
انقلابي كه در ايران واقع شده است مع الاسف اكثر مردم نمي دانند چه شده است .نمي دانند مقابله كي با كي بوده است . اطلاع ندارند كه اين انقلاب بي نظير است . يك جمعيت سي و چند ميليوني با دست خالي ، بدون ابزار جنگ ، بدون اينكه نظاميگري داشته باشند، اينها براي خاطر توجهشان به اسلام ، توجهشان به ديانت ، حركت كردند ونهضت كردند و چه كردند. تمام قدرتها، تقريبا تمام قدرتهاي بزرگ و كوچك ، همه مخالف بودند، شوروي مخالف بود، انگلستان مخالف بود، در راس آنها امريكا مخالف بود، دول عربي همه مخالف بودند. بعضي اظهار موافقت مي كردند، اين آخرها كه كم كم ديده بودند كه دارد جلو مي رود، والا مخالفت با ايران بود؛ يعني ملت ايران با همه رژيمهاي . . . مقابله ايران بود با تمام قدرتها. يك همچو انقلابي كه همه قدرتهايي كه چشم طمعشان به اين مملكت دوخته اند دستشان از منافع زيادي كه از اين مملكت مي برند بريده شده است ، بازار از دستشان گرفته شده است ، نفت از دستشان گرفته شدهاست ، گاز از دستشان گرفته شده است ، منابع زيرزميني و روزميني ازشان گرفته شده است و اينها الان همه در مقابل ما ايستادند و همه توطئه مي كنند.
توقعات نامعقول
شما در يك همچو انقلابي توقع داريد كه به مجرد اينكه اين انقلاب واقع شد، مثل اينكه نخست وزيري را تغيير دادند يا رئيس جمهوري را تغيير دادند. [بعد] بايد خوب ،همه امور درست باشد. يك نخست وزير تغيير كرده ؟ توجه نمي كنيد كه قضيه اين حرفهانبوده است . قضيه مقابله يك عده بي سلاح [است ] با تمام قدرتهايي كه در عالم كه روابط داشتند با اينجا، چشم داشتند به اينجا. همين دول عربي كه مي گوييد، همينهامخالف بودند. عراق مخالف بود. كويت مخالف بود. عرض مي كنم كه ، يمن و مصر وچه و چه . . . و امريكا و انگليس و همه شان . فرانسه هم مخالف بود. همه مخالف بودند.آن وقت يك انقلاب واقع شده و همه اينها را عقب زده ، با اينكه اكثر اينها منافع داشتنداينجا. و حالا هم باز نمي توانند چشم بپوشند از منافعشان . امريكا نمي تواند چشم ازمنافعش بپوشد. انگلستان هم نمي تواند. سايرين هم نمي توانند. آن وقت شما مي فرماييدكه هيچ قضيه اي تا حالا تحقق پيدا نكرده است و هيچ چيز درست نشده است ! عوض نشده است . در صورتي كه اين چيزهايي كه شمرديد بسياريش درست شده است ؛ منتهاعرضه نشده است به مردم . شايد من هم خيال مي كردم گاهي كه خوب ، چه كردند. ولي وقتي عرضه مي كنند، مي بينيد كه يك دولت هشت ماهه با اين ترتيب ، با اينكه يك وضع آشفته است از همه جهت ، يعني بعد از اينكه ملت ما اين پيروزي را تحصيل كرد، پشت اين ديواري كه شكست يك خرابه اي هم گذاشته بودند اسمش ايران بود، سي و پنج ميليون جمعيت كه همه در حبس بودند [. . . ] براي حتي اين خانمها همچو ساده نبود كه يك وقت اينجا جمع بشويد، براي اينكه امكان نداشت . اگر يك همچو حرفهايي راجع به اجتماع خودمان ، راجع به سياست ، راجع به اجتماع ، راجع به مملكت ، مي خواستيدبگوييد، امكان نداشت برايتان كه بياييد اينجا بنشينيد و آسوده و راحت مقاله خودتان رابخوانيد و مسائل خودتان را طرح بكنيد. شما اينها را كم حساب مي كنيد. شما نمي دانيدكه الان در چه حالي هستيد؛ و پنج سال پيش از اين در چه حالي بوديد. شما نمي دانيد كه مملكت ما، سي و پنج ميليون حبسي ، از حبس بيرون ريخته . اگر صد نفر حبسي را درحبس را باز كنند و يكدفعه بگويند بياييد بيرون ، خرابكاري مي كنند. براي اينكه يك آشفتگي پيدا مي كند كه دنبال اين آشفتگي اين است كه خرابكاري مي كنند. سي و پنج ميليون جمعيت كه در همه جايش سازمان امنيت و ساير قواي انتظامي و دولتي در همه جامردم را به سيخ كشيده بود، يا حبس ، يا زجر، يا نفس نكشيدن . يك روزنامه نداشتيد كه يك كلمه بتواند بنويسد. اگر بخواهد بنويسد يك كلمه [. . . ] در راديو تلويزيون امكان نداشت كه جز مدح "آريامهر" چيز ديگري بگويند. تمام رسانه ها رسانه هايي بودند كه براي آنها داشتند فرياد مي زدند و تبليغات مي كردند. امكان نداشت يك نفر بتواند يك اجتماعي داشته باشد. يك راهپيمايي امكان نداشت . در تمام اين مدت امكان نداشت براي كسي كه پانصد نفر جمع كند و راه بروند، و بر فرض كه بخواهند يك مطلب صحيح هم بگويند؛ چه برسد به آنجايي كه در مقابل دولت بخواهند يك مطلبي بگويند. هيچ امكان نداشت برايشان . اين مطلب را شما كم حساب مي كنيد كه در پنج سال پيش از اين نفسها همه قطع شده بود؛ قدمها و قلمها همه شكسته شده بود؛ مطبوعات همه در اختناق بودند؛ مردم همه در گرفتاري بودند؛ جوانها در حبس بودند؛ مردم ، سياسيون ، نفسشان قطع شده بود؛ روحانيون امكان نداشت برايشان يك مطلبي در منابر بگويند؛ امكان نداشت برايشان يك مسئله مربوط به جامعه را بگويند.
الان همه اين مسائل يكدفعه حل شد. يكدفعه همه سر بلند كردند ديدند كه بيرون حبس اند و آزاد! آزادي بعد از اختناق و حبس پنجاه ساله امكان ندارد كه دنبالش اين تقاضاهاي سي و پنج ميليوني نباشد. همه تقاضاها هم اين است كه چرا شما درست نمي كنيد. هي به من مي گويند. خوب ، مگر من همه كاره ام . من يك طلبه هستم . اينجامنتها من نصيحت مي كنم . اينها هم كه ملاحظه مي كنيد، از دولت و از قواي مردمي كه فعال هستند، همه مشغول اند. شما نمي دانيد كه چه قدر خانه درست شده است . چه قدرحمام درست شده است . در اين دهات و در اين اطراف چقدر اسفالت كردند. خود مردم يا دولت چقدر مدرسه درست كردند. همه اينها درست شده است . اما يك مملكتي كه اين طور دست شما داده است درست شدنش [. . . ] سي و پنج ، پنجاه سال خراب كردند؛اگر نگوييم دو هزار و پانصد سال . پنجاه سال تيشه برداشتند و بيل و كلنگ برداشتند وخراب كردند. مملكتي كه پنجاه سال خراب شده است كه نمي شود [طرف ] هشت ماه شما هر چه دلتان بخواهد توي سيني بگذارند جلويتان تعارفتان بكنند! خودتان بايدخدمت بكنيد. شما خودتان را كنار نگذاريد و بگوييد نكردند. بگوييد نكرديم . ما بايدبگوييم چه كرديم . مگر اين مملكت مال وزير است . مگر مملكت مال امير است . مگرمملكت مال روحاني است . مملكت مال همه است . همه بايد بگوييم چه كرديم . ننشينيدهي بگوييد چه كردند. آنها هم مثل شما مي مانند. مثل سابق نيست كه يك هيات حاكمه اي باشد كه همه چيز بايد دست او باشد، و شما هم قدرت نداشته باشيد كه هيچ كاري بكنيد و هيچ حرفي بزنيد؛ همه منافع هم تو جيب او برود. سابق اين طور بود كه هرچه منفعت بود تو جيب هيات حاكمه مي رفت و بستگان او. وقتي اين طور بود، خوب ،مردم بايد بگويند شما همه منافع را مي بريد، و هيچ كاري هم براي ما نمي كنيد جز خرابي .منتها جرات نمي كردند بگويند. مسئله اين طور بود، ولي كسي جرات نمي كرد نفس بكشد.
رژيم پهلوي منشاء محروميتها و گرفتاريها
حالا مملكت مال همه شده است ، و يك هيات حاكمه قهاري كه بخواهد هر چه دست مي آيد بگذارد جيبش نداريم . شما خيال كنيد اينها يك كدامشان يك شاهي استفاده نامشروع داشته باشد، نيست در كار. نظارت در كارشان هست . خودشان مردم صالحي هستند. منتها نبايد ما بنشينيم همه مان ، خانمها و آقايان و، عرض كنم ، جوانها، وپيرمردها بنشينند بگويند كه براي ما چه كردند. مگر آنها با شما چه فرقي دارند؟ شما براي آنها چه كرديد؟ همه بايد براي هم كار كنيد. همان طوري كه آنها موظف اند كه كاربكنند، شما هم موظفيد كار بكنيد براي مردم . من هم موظفم كار بكنم . يك مملكتي است مال همه تان . مال يك دسته خاصي نيست كه شما بگوييد كه اين كه منافعش مي بردپس چرا كار نمي كند. منافع مال همه است . مضارش هم مال همه است . مملكت هم مال همه است . اما توقع نداشته باشيد يك بچه ششماهه ، هشتماهه ، ده ماهه ، بتواند كارهاي فلاسفه را بكند. اين مملكت ما الان مثل يك بچه هفت هشتماهه مي ماند كه تازه تولدشده ، با همه دردها، با همه رنجها، و همه بيماريها. خوب ، يك همچو مملكتي كه مثل يك طفل هشتماهه مبتلا به تمام بيماريها، خصوصا بيماريهاي بعد از انقلاب [. . . ] بيماري بعد از انقلاب بسيار زياد است ؛ بسيار سخت است . شما يكيتان يك روز بياييد اينجابنشينيد و ببينيد اين افرادي كه مي آيند اينجا چه مي گويند، چه مي خواهند. فلان مردمي گويد كه من زن ندارم ، براي من يك زن ! فلان دختر مي نويسد از اطراف كه من يك شوهري مي خواهم ! خوب ، خيلي از كاغذها از اين سنخ حرفهاست . از اين سنخ حرفها.اينهايي كه مي آيند اينجا دست هاشان ، شما يك وقت بياييد تماشا كنيد، ببينيد كه خيلي ازاينها دستشان بلند است و يك پاكت دستشان است . آن وقت شما خيال مي كنيد كه اين يك پاكت راجع به يك مسائل سياسي و يك مسائل اساسي است ، و اينها را كه ما نگيريم اطلاع بر جايي نداريم ! الان تو آن اتاقي كه من نشستم يك جاي بزرگي است كه پر كاغذاست . اين كاغذهايي كه آمده است و ما ديديم كه چه مي خواهند، چه مي گويند. اينهاالان اين طوري هست كه هر كه هر چه گرفتاري دارد، خيال مي كند ما انقلاب كرديم كه مثلا زن داشته باشيم ! ما انقلاب كرديم شوهر داشته باشيم ! ما انقلاب كرديم چه داشته باشيم . ما انقلاب كرديم ، حالا كه انقلاب كرديم ، خودتان درست كنيد. به ما چه مي گوييد. زحمت كشيدند، خود ملت زحمت كشيده ، و خودشان انقلاب كردند وخودشان اين جرثومه فساد را از اينجا بيرون كردند. حالا هم خودتان هستيد. خودتان چرا[نمي كنيد] به من چه كار دارد كه به من مراجعه مي كنيد. من هم مثل يكي از شما. من هم مثل شما هستم . شما الحمدلله نعمت جواني هم داريد و قدرت هم داريد؛ من آنش را هم ندارم . دولت هم مثل شما مي ماند. شما دولت را يك چيز ديگري حساب نكنيد. آن هميك قدرت محدود دارد. يك اشخاص محدود. اينها الان وقتي [براي ] يك كاري يك نفر را مي خواهند عوض كنند، مدتها بايد بگردند، فكر كنند، كه چه باشد؛ سابقه اش بايدچه باشد. مثل سابق نيست كه همه معلوم باشد كه چه مردمي هستند. مردم جراري هستندكه معلوم [بودند]. آنها هم همان مارهاي جرار را مي خواستند سر كار بگذارند، ومي گذاشتند. حالا مي خواهند يك آدمي باشد كه مسلم باشد، متدين باشد، امين باشد،تمايل به راست و چپ نداشته باشد. شرايط دارد براي پيدا كردن يك نفري كه چه بكنند.و ندارند آن را. من مي دانم كه الان در ادارات خيلي هست اشخاصي كه ناباب هستند. ازاداره بخواهند اين را برش دارند، كسي نيست كه جاي اين بنشيند، اين كار را درست بكند. مع ذلك دارند تصفيه مي كنند؛ مشغول اند. بسيار هم از اينها بيرون كردند. بسيار هم از اينها تغيير داده شده است . لكن شما توقعتان زياد نباشد.
انتقادگران عافيت طلب
آقا، ما بايد به شما بگوييم كه خوب ، شما براي ما چه كرديد؟ ما اين قدر زحمت كشيديم ، حبس رفتيم ، شما هم حبس رفتيد، ما هم حبس رفتيم ، چرا شما به ما مي گوييدكه براي ما چه شده . ما به شما مي گوييم شما براي ما چه كرديد؟ فرقي نمي كند، همه مان بايد بگوييم كه ما بايد چه بكنيم . بگوييد "بايد چه بكنيم ".
اما "بايد چه بكنيد" شما: شما بايد كاري بكنيد كه اين صداها كم بشود. اگر بخواهيدمملكتتان را درست بكنند، با آرامش بايد درست بكنند. اگر يك جايي تظاهر ودعواست نمي شود اسفالتش كرد. اگر يك مدرسه اي صبح كه وارد مي شويد مي بينيد كه يك دسته از آن ور ريخته ، يك دسته از آن ور ريخته ، تو سر هم مي زنند، نمي شود تواين مدرسه درس خواند. نمي شود هم اصلاحش كرد. نمي شود بگوييد شما آموزش وپرورش چرا كار نمي كند. خوب ، نمي گذارند. اين كردستاني كه الان مي بينيد كه به اين خرابي است ، خوب ، يك دسته از همين انگلها و از همينهايي كه مربوط به رژيم منحوس شاهنشاهي است كه يا مربوط به چپ [و] راست ، يا همه راست ! - چپ ها هم خيليدخالت در اينجا نمي توانند داشته باشند. همه امريكايي [است ] به صورت چپ وراست - خوب ، اينها نمي گذارند كه براي كردها يك كاري انجام بگيرد. بودجه برايشان تعيين كردند؛ اما خوب ، يك [جايي ] كه وقتي كه يك فوج از آنجا راه مي رود با تفنگ مي زنند، مي توانند بروند آنجا اسفالت كنند؟ مي توانند بروند مدرسه بسازند؟ مي توانندبروند آنجا نمي دانم حمام و دبيرستان آن چيزهايي كه احتياج دارند؟ خوب ، نمي شوداين .
خدمات قابل توجه در مدت كوتاه
كوشش كنيد كه اين حرفهايي كه هي تضعيف مي كنند شماها را كه هيچ كاري نشده ،هيچ كاري نشده [. . . ] اين "هيچ كاري نشده " براي تضعيف شماست . خيلي كار تا حالاشده . يعني من بايد بگويم به شما كه اين هشت ماهي كه اينها كار كردند در يك همچومحيطي ، و نمي گويم كه كار تمام است در يك همچو محيطي ، با همچو وضعي ، با همچوكارشكنيها خيلي كار شده . منتها اين كارها عرضه نشده به مردم كه بگويند چند تا كاركرديم . همين ديروز كه آمدند اينجا يك دسته اي كه مال قم بودند، اينجا وقتي كه خواندند راجع به كارهايي كه كردند، راجع به حمامها، و راجع به ، عرض مي كنم ، اسفالتهاو راجع به خانه سازيها، و امثال ذلك ، شمردند زيادش ، صفحه بزرگي بود كه نوشته [بود. ] قبل از آن هم راجع به همين "بنياد مستضعفين ". شما خيال مي كنيد بنياد مستضعفين چيزي در آن نشده . نخير، خيلي زياد شده . منتها زيادتر از اين بايد بشود. مستضعفين تقريبا چندين ميليون اند؛ چندين ميليون اشخاصي هستند كه ضعيف اند؛ و همه هم ازرژيم سابق به ارث برده شد. همه اينها كه مي بينيد كه مثلا خانه ندارند، زندگيشان درست نيست ، اسفالت ندارند، اينها كه در انقلاب اين جور نشده . اين در رژيم سابق شده . [در]رژيم سابق جرات نمي كردند، بگويند آب نداريم . اگر مي گفتند آب نداريم ، حبس مي بردندشان . اگر مي گفتند اسفالت نداريم ، كتكشان مي زدند. حالا ديگر نه كتك است ونه حبس و نه زجر، و نه هيچ اين حرفها نيست در كار. وقتي نيست ، همه صداشاندرمي آيد، تمام مستضعفين صداشان درمي آيد، كه نه آب داريم و نه برق داريم . خوب ،از شما مي پرسم ، شمايي كه نه آب داريد نه برق ، تازه اين كار شده ؟ مي گويند نه ، از سي سال ، چهل سال ، از اول اين جور بوده . خوب ، از اول اين جور بوده ، به ما چه ؟ از ما چه طلبي داريد شما. از اول اين جوري بوده . اينها كه دارند مي سازند. اگر بگوييد هيچ كاري نكردند، نخير! خيلي كار كردند. اين قدر جاها را لوله كشي كردند و آب بردند و آب رساندند. اين قدر جاده ها را ساختند. در هر جا كه برويد اين مسائل هست . خانه ها زيادساخته شده . اما براي چند ميليون جمعيت به اين زودي درست نمي شود. آنها هم قبول دارند كه البته خيلي از چيزها مانده است . اما نه اين است كه كاري نكردند؛ تا حالا هيچ كاري نشده ؛ انقلاب شده مثل اول ! اگر انقلاب مثل اول [است ] كه شما اينجا نشسته بوديد! اگر شما اينجا آمده بوديد، وقتي بيرون مي رفتيد جايتان تو حبس بود. انقلاب شده مثل اول يعني چه ؟ اينها تضعيف مي كنند روحيه شما را. شما قوي باشيد؛ قدرتمند باشيد.با همان قدرتي كه همچو سد بزرگي را شكستيد جلو برويد، درست مي شود مملكتتان .نترسيد از اين حرفها. يك دسته اي ماندند، از اين دسته هايي كه مثل دزدها هستند كه سرگردنه مي روند دزدي مي كنند! من خودم اطلاع [دارم ] يادم هست از آن وقتها، از زمان احمد شاه يادم هست ، كه ما مبتلا بوديم به دزديها. مبتلا بوديم به اين اشخاصي كه مي آمدند، مثل رجبعلي و مثل آن نايب حسين كاشي و مثل آن ميرزا . . . (2) و اينها، كه شماحالا اسم هايشان را هم نشنيديد، مي آمدند غارت مي كردند. دهاتي كه ما در آن بوديم غارت مي كردند. اصل حكومت در كاشان نمي توانست كاري بكند. همه اش اين غارتگرها بودند. غارتگرها آنجا غارت مي كردند؛ همه كارها را انجام مي دادند. منتهازمان رضا شاه همه غارتها را منحصر كردند به يك غارتگر! همه را سركوبي كردند، يكغارتگر جاي همه نشست ، آن غارت مي كرد. پيشتر غارتگرها متعدد بودند. بعدش همه سركوبي شدند - آن هم به دستوري كه از خارج داشتند همه را سركوبي كردند - و متمركزشد قوا در يك نفر كه آن هم غارتگر بود!
آزادي مهمترين ثمره انقلاب
شما خيال نكنيد كه كاري نشده . نه ، خيلي كار شده . معجز شده . اعجاز شده . اين فريادي كه اينجا مي بينيد امكان نداشت كه سابق يك كسي بيايد يك صدايي بكند.خوب ، اين آزادي ، نعمت آزادي ، از همه چيز دنيا بيشتر است . شما الان طوري هستيد كه مي رويد منزلتان هيچ فكر اين نيستيد كه خوب ما اينجا هستيم ، مبادا سازمان امنيت بيايدمثلا برادرم را بگيرد؛ پدرم را بگيرد؛ شوهرم را بگيرد. عرض كنم اين خوفها را داشتيد.[حالا] راحت مي خوابيد. نه سازمان امنيت مي آيد كسي را بگيرد؛ و نه دولت مي فرستدكسي را بگيرد. دزدها را، آن غارتگرها را، آنهايي كه شما را اذيت كردند در طول تاريخ ،آنها را دارند يكي يكي مي گيرند؛ بعضيشان را به جزايشان مي رسانند، [بي گناه ] رانمي رسانند. شما اين را باورتان نيايد وقتي به شما مي گويند كه چه شد، چه شد، چه شد؟اين حرفهايي است كه همين كساني كه مربوط به رژيم سابق [هستند] مي زنند، براي اينكه به شما بگويند كه اصلا اسلام هم مثل [آنها]. نمي دانند كه بركت اسلام بود كه دزدها را از اين مملكت بيرون كرد. بركت اسلام است كه اين آزادي الان هست . بركت اسلام بود كه بعد از انقلاب همچو آزاد كردند همه را، تمام مطبوعات آزاد شد؛ منتهابعدش ديدند، كه پنج شش ماه كه گذشت ، ديدند كه اين مطبوعات وابسته به اسرائيل است بعضيشان ، بعضيشان دارند توطئه مي كنند بر ضد مملكت ، خوب ، روي قواعدي بناشد كه رسيدگي بشود، و هر كدام كه اين طور هستند جلوشان گرفته بشود. هيچ انقلابي دردنيا نمي توانيد پيدا كنيد مثل انقلاب ايران كه بعد از انقلاب ابدا گرفتاري در كار نبود وآزادي مطلق بود. اجتماعات همه آزاد بود؛ و حزبها همه آزاد بود؛ و مردم همه شان به طور آزاد مسائلشان را مي گفتند؛ مطالبي كه داشتند مي گفتند؛ انتقادات مي كردند. اين معنا هم كه گفتيد كه به شما مطالب را نمي رسانند، اين هم از جمله حرفهايي است كه اينها مي زنند، براي اينكه بفهمانند به مردم كه من يك آدم بي اطلاعي هستم . وقتي من يك آدم بي اطلاعي باشم ، نمي تواند حرف من يك حرف صحيحي باشد. من بي اطلاع نيستم . شما الان آمديد چه قدر حرف زديد، پيش من نشستيد حرفتان را زديد، . . . كسي اين را نمي بيند. صبح و ظهر و شب ، و همه وقت هستند. منتها از صبح تا ظهرش بنا بود كه اجتماعات باشد، و بعدش من را يك قدري آزاد بگذارند. اين وقت آزادي من است كه حالا شما داريد مي بينيد. ان شاءالله كه همه تان موفق باشيد. و من به همه دعا مي كنم .
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 182,193,760