عنوان : تحول روحي ملت
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 4 ارديبهشت 1358
تاریخ قمری : 26 جمادي الاول 1399
جلد : 7
متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
بسيج اقشار ملت براي آباداني كشور
من از شما آقايان متشكر هستم كه تشريف آورديد و از نزديك ملاقات مي كنيم .آنچه بوده است گذشت و ما امروز بايد فكر آينده باشيم . آينده يك مشكلاتي است كه [حل آنها] بر عهده همه اقشار ملت است . خرابيهايي كه تاكنون شده است در ظرف اين پنجاه و چند سال بيشتر، و قبل از آن هم 2500 سال ، اين خرابيهايي كه شده است و يك كشور خراب از هر جهت - از جهت فرهنگي ، از جهت اقتصاد - اين وراثت مانده است براي ما.
و هيچ قشري تنهايي نمي تواند اين خرابيها را آباد كند؛ همان طوري كه در شكستن اين سد بزرگ طاغوتي نمي توانست يك قشر، دو قشر اين عمل را انجام بدهد. وقتي كه همه اقشار ملت با هم شدند و همه تحت لواي توحيد و اسلام عمل كردند، اين امر محال -به حسب نظر اشخاص - ممكن و واقع شد؛ محال به نظر خيليها مي رسيد كه بشود اين سلطنت طاغوتي را شكست ، با آن ابزار و سلاحهاي مدرني كه خودشان داشتند و دارندو با آن پشتيبانيهايي كه از [سوي ] ابرقدرتها مثل امريكا و غيره مي شد، يك مطلب غيرممكن - به حسب عادت - به نظر مي رسيد؛ لكن اين ، غفلت از اراده الهي بود. غفلت بود؛[چرا] كه هر غير ممكن ، به نظر ما، با اراده حق تعالي واقع خواهد شد؛ و من اين مطلب رامستند به شخص نمي دانم ، مستند به ملت نمي دانم . يك تحولي در اين ملت پيدا شد بادست خداي تبارك و تعالي . حماسه آفرينيها
آن تحول روحي بود كه الان هم بعضي جوانها مي آيند و به من مي گويند دعا كنيد ماشهيد بشويم . آن وقت هم جوانهاي برومند همين تقاضا را از من مي كردند؛ بعضي شان قسم مي دادند مرا كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم . مادرهايي كه بچه هايشان را ازدست دادند و داده بودند، الان هم كه پيش ما مي آيند با تشكر [مواجه مي شويم ] در چندشب پيش - دو، سه شب پيش - با يك پدري كه جوانش را از دست داده بود، من مواجه شدم . نمي دانستم كه اين مصيبت بر او وارد شده ، از او احوالپرسي كردم ؛ ديدم بيشتر ازميزان ، دارد تشكر مي كند و مي گويد حالم خوب است . بعد كسي گفت كه يكي ازجوانهاي ايشان كشته شده است و اين تشكر براي اين معنا بوده ! اين تحول روحي كه درملت پيدا شد - ملتي كه از سايه پاسبان مي ترسيد - در خيابان ريخت و گفت "مرگ بر شاه "!اين تحول يك تحول الهي بود نه انساني . انسان نمي توانست يك همچو كاري بكند.هركس خيال كند كه فلان (1) اين كار را انجام داد صحيح نيست ؛ خدا اين كار را انجام داد.اين يد غيبي بود كه بر سر اين ملت سايه افكند و يك ملت مظلوم را، ملتي كه هيچ ساز وبرگ نداشت ، بر يك قدرتهاي بزرگ موفق كرد و پيروزي داد و اين سد را شكست .
توجه به معنويات ، رمز پيروزي
بحمدالله اين سد شكسته شد لكن كارها باز باقي است . باز ما كارهايي داريم و . . .احتياج به همه . احتياج به همه آقايان : به گويندگان ، به نويسندگان ، به همه اقشار ملت مااحتياج داريم ؛ براي اينكه يك مملكت خراب را نمي تواند يك قشر آباد كند؛ بايد همه با هم دست به هم بدهند تا اينكه اين خرابه آباد بشود. هركس به هر مقداري كه قدرت دارد، خيال نكند يك نفر است . يك نفر به اندازه يك نفر قدرت دارد؛ اين يك نفروقتي پهلويش نفرها واقع شد، جمعيت از آن [پديد مي آيد] مثل يك قطره است كه وقتي كه قطره هاي ديگر به آن متصل شد سيل پيدا مي شود؛ وقتي سيلها با هم متحد شدنددريا درست مي شود. اين قطره ها خيال نكنند، انسانها خيال نكنند كه خوب ، از من كه كاري برنمي آيد! نخير، از شما و من . . . هر كدام به اندازه خودمان ، به اندازه يك نفر، كاراز ما مي آيد و به اندازه اي كه از ما كار مي آيد مسئول هستيم ؛ يعني امروز وضع طوري است - به طوري حساس است وضع مملكت ما - كه اگر ما قصور بكنيم در اداي تكليفمان مسئوليم . همه بايد با هم ، همه اقشار بايد با هم [فعاليت كنند] ننشينيد كه دولت اصلاح بكند؛ دولت تنها نمي تواند. ننشينيد كه روحانيت اين كار را بكند؛ روحانيت تنهانمي تواند.
روحانيت ننشينند كه مثلا اقشار ديگر اين كار را بكنند. از آنها هم تنها [بر] نمي آيد؛همه با هم . وقتي همه با هم شدند: يدالله مع الجماعه ؛ (2) جماعت وقتي كه با هم شدندپشتيبانشان خداي تبارك و تعالي است ؛ و مقصد وقتي الهي شد، مهم اينجاست كه وقتي مقصد الهي شد، همه توجه به اسلام داشتند [پيش مي برند].
شما ملاحظه كرديد كه در اين نهضت از آن بچه اي كه تازه زبان باز كرده بود تا آن پيرمردهايي كه نزديكهاي مردنشان بود، همه با هم مي گفتند "جمهوري اسلامي "؛ همه اسلام را مي خواستند. اينهمه اسلام خواستن ، توجه همه به معنويت بودن ، توجه همه به خدا و دين خدا بودن ، شما را پيروز كرد. اين توجه را از دست ندهيد؛ اين رمز پيروزي است ، كليد پيروزي است ؛ اين كليد را محكم نگه داريد. وحدت پيدا بكنيد؛ مقصد هم خدا. اين دو تا مطلب وقتي كه پيدا شد، اين همه مسائل را حل مي كند. و همه ما بايدكوشش بكنيم و به مقاصد الهيه برسيم .
مسئوليت بزرگ متصديان دفاتر ازدواج و طلاق
البته شما آقايان كه دفاتر ازدواج و طلاق پيش شما هست ، مسئوليت عظيمي داريد.اگر سابق يك قدرت شيطاني بر شما حكومت مي كرد، الان هيچ قدرتي بر هيچ كس حكومت نمي كند. قدرتها هست لكن حكومت نمي كند؛ يعني قانون هست فقط، قانونالهي است فقط. غير از قانون الهي چيزي نبايد حكومت كند. شما آقايان كه متصدي يك همچو امر بزرگي هستيد، مسئوليت بزرگي بين خودتان و خداي خودتان داريد. شرايط راالبته [رعايت ] كرديد و از اين به بعد هم با دقت شرايط را [رعايت ] بكنيد؛ خصوصا درباب طلاق كه شرايط بايد خيلي با دقت و با ملاحظه انجام بگيرد. ان شاءالله خداوند به همه شما سلامت و سعادت بدهد و همه ما را توفيق به اين بدهد كه اين خدمت را به اسلام بكنيم ، همه مان .
پانویس :
بزرگتر کوچکتر