صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - حيثيت اسلام بسته به اعمال و گفتار مقامات مسئول - 12 تير 1358

عنوان : حيثيت اسلام بسته به اعمال و گفتار مقامات مسئول
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 12 تير 1358
تاریخ قمری : 8 شعبان 1399
مکان : تهران ، شميران ، دربند
جلد : 8

متن :
[بسم الله الرحمن الرحيم ]
حيثيت اسلام و عملكرد مسئولان نظام
معلمهاي آموزشي بايد معلم اخلاق هم باشند براي كارهايي كه بايد انجام بگيرد.الان مملكتمان احتياج به آن دارد كه هم اين معنا را درست بكنند، و هم معلم اخلاق براي اشخاصي كه زير دستشان است باشند. الان وضع طوري است كه ما بر سر دوراهي واقع هستيم ؛ يك راه اينكه اسلام را و جمهوري اسلامي را جوري به مردم عالم نشان بدهيم ،كه همه توجه پيدا بكنند به اين ادعايي كه ما مي خواهيم حكومت عدل درست كنيم ،جمهوري بر موازين اسلام درست كنيم . توجه دشمنها به اين است كه اينها دارند چه مي كنند. اگر آنها يكجهت خلافي از ما ببينند جمهوري و ما را به باد انتقاد مي گيرند؛ يعني حيثيت اسلام امروز بسته به دست ملت ماست ؛ و بيشترش به دست شما پاسداران و مامعممين . اگر ما معممين به وظايف اسلامي خودمان - خداي نخواسته - عمل نكنيم ، و شماپاسداران به وظايف اسلامي خودتان عمل نكنيد ممكن است - خداي نخواسته - اين دشمنهايي كه ايستاده اند و دارند نگاه مي كنند كه يك نقصي بگيرند و فريادش را بلندكنند، يك چيزي ببينند، هزار جورش كنند. نه در خارج ؛ در همين داخل ، ايران ، اگر يك پايي را ما كج بگذاريم ، يا شما كج بگذاريد، اينهايي كه دشمن با اساس هستند اين راروي اساس حساب مي كنند؛ نمي گويند كه يك پاسباني رفت مثلا به خانه يك كسي واردشد و از او يك چيزي را برد؛ نمي گويند يك روحاني يك حرف خلاف اسلامي زد، ياعمل خلاف اسلامي كرد؛ مي گويند جمهوري اسلامي اين جوري بود. لزوم حفظ كيان اسلام
ما مسئوليم امروز. يعني من ، اين آقا كه اينجا تشريف دارند، هر آقايي كه در هر جاهست ، هر روحاني كه در هر جا هست ، شما آقايان و هر پاسداري كه در هر جا هست ،ساير افراد اين كشور، امروز يك مسئوليت بزرگي گردن آنهاست ؛ مسئوليت حفظاسلام ؛ حفظ آبروي اسلام الان بسته به اعمال ماست . اگر ما يك تخلفي بكنيم پاي ماحساب نمي شود؛ دشمنان ما اين را پاي جمهوري اسلامي حساب مي كنند. مي گويندجمهوري اسلامي هم مثل همان رژيم سابق است ؛ همان كارها را انجام مي دهد. آنها هم مي رفتند مردم را بي جهت مي گرفتند، اينها هم مي روند مردم را بي جهت مي گيرند؛ آنهاهم مي ريختند توي خانه هاي مردم ، اينها هم مي ريزند توي خانه هاي مردم . . . . من فرض مي كنم كه يك كسي است كه صددرصد آدم جنايتكار است ؛ صددرصد. اما پاسدارهانبايد اين آدمي كه صددرصد جنايتكار است بروند منزلش را باز كنند و بروند و زن و بچه او بترسند. اين ، اسباب اين مي شود كه جمهوري ما و اسلامي كه ما ادعا مي كنيم - و واقع مطلب هم همين است - كه عدالت است و اگر ما كاري بكنيم تقصير از ماست نه از اسلام اينها تقصير را پاي جمهوري حساب مي كنند، و ما مسئول اين هستيم ؛ يعني پيش خدامسئوليم .
جرمي نابخشودني
اگر ما يك كاري بكنيم كه اسلام در نظر دنيا لكه دار بشود، اين جرم از جرمهايي است كه بخشيدني نيست ، قابل جبران نيست . غير از اين است كه ما خودمان "بيني و بين الله "يك خلافي بكنيم ، خوب ، اين را توبه مي كنيم تمام مي شود؛ اما يك اسلامي را ما همچه در دنيا جلوه بدهيم كه اين رژيم هم رژيم محمدرضايي است ، اين آخوند هم همان كاري را مي كند كه آن سرهنگ آن وقت مي كرد، اين پاسدار اسلامي مسلمان هم همان كاري را مي كند كه آن سازمان امنيتي و مامور سازمان امنيتي مي كرد، اين اسباب اين مي شود كه مكتب ما آلوده بشود؛ آن مكتبي كه اولياي خدا خونشان را دادند برايحفظش .
سيدالشهدا كه خونش را داد، نمي خواست كه حكومت كند؛ مي خواست عدالت باشد. مي ديد كه معاويه و پسرش اسلام را بد جلوه دادند، مي خواست از اين مطلبي كه آنها مي خواهند اسلام را يكجور ديگر جلوه بدهند بيرون بياورد؛ اسلامي كه همه خونشان را داده اند براي اينكه اين مكتب را حفظش كنند؛ ولو خودشان مي ميرند ولي مكتبشان محفوظ بماند.
ما الان در موقعي واقع شده ايم كه مكتبمان در خطر است . دشمنها چشمهايشان رادوخته اند كه به ما اشكال بكنند، و اشكال را هم پاي مكتب حساب كنند، نه پاي ما. اگرپاي ما حساب مي كردند اشكالي خيلي نداشت ؛ مي گفتند خميني آدم فاسدي است ! امااگر چنانچه ما يك كاري بكنيم كه بگويند اين مكتب درست نبود [اين خطرناك است ]اينها درصدد اين معنا هستند.
الان كه مي بينند ماها و شماها مي گوييم جمهوري اسلامي ، و يك دسته با اين مخالفند، مي گويند "همان جمهوري بس است ، اسلامي مي خواهد چه كار كند؟" يك دسته مي گويند "اسلام حالا ديگر فايده اي ندارد"، يك دسته مي گويند "اصلا اسلام چي بوده "، اينها الان درصدد اين هستند كه اگر يك چيزي از من ببينند، يك چيزي از شماببينند، پاي مكتبمان بگذارند؛ و اين مسئوليت غير از آن مسئوليتي است كه من بين خودم و خدا دارم ، يا شما بين خودتان و خدا داريد. يك گناهاني است كه بين ما و خداست ؛وقتي كه برگشتيم از آن ، خدا مي گذرد. اما يك چيزي كه اسلام بسته به آن است ، اگر -خداي نخواسته - اعمالي از ماها سربزند در اين وقت ، در اين وقت كه ماها ادعايمان اين بوده است كه آن رژيم فاسد بود و ما يك رژيم صحيحي مي خواهيم جاي آن بنشانيم ،در اين وقت اگر ما يك اعمالي ازمان صادر بشود كه رژيم ما را آلوده بكند، اين ديگر ازآن گناهاني نيست كه من بگويم : "استغفرالله ربي و اتوب اليه ". تو اسلام را از بين مي بري !اين مثل اين است كه معاويه بخواهد استغفار كند. معاويه اسلام را از بين برده است ؛نمي تواند استغفار كند؛ اين را قبول نمي كنند از او. اندرز و التماس
من به شما آقايان سفارش مي كنم ؛ التماس مي كنم به شما، كه امروز روزي است كه بايد همه مان حفظ كنيم مكتب را؛ حفظ كنيم . شماها كه معلم هستيد و مي خواهيد برويدتربيت كنيد اشخاص را، سلام مرا به همه شان برسانيد؛ التماس مرا به همه شان برسانيد.امروز اسلام است ؛ امروز قضيه اين حرفها نيست . به آنها بگوييد حالا كه قدرت دردستتان آمده است از قدرت سوءاستفاده نكنيد؛ قدرتتان را براي اسلام خرج كنيد. اگر- خداي نخواسته - برخلاف بشود، همه مان مسئول هستيم . خداوند همه تان را حفظ كند.موفق باشيد، سلامت باشيد.
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 182,811,671