صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - حمايت امريكا از بختيار - نقش ارتش - ضرورت آمادگي مردم - 24 دي 1357

عنوان : حمايت امريكا از بختيار - نقش ارتش - ضرورت آمادگي مردم
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 24 دي 1357
تاریخ قمری : 15 صفر 1399
جلد : 5

متن :
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
حمايت امريكا از دولت به منظور حفظ رژيم
حالا كه امريكا پوسيدگي شاه را فهميده و - به اصطلاح - آنقدر شور بوده است كه خان هم فهميده است ! حالا راههاي ديگر را پيش گرفته . تا حالا تاييد از شاه مي كرد وپشتيباني از شاه را اعلام مي كرد، اخيرا پشتيباني از دولت را اعلام كردند و مي خواهد ازراه پشتيباني از دولت رژيم را حفظ كند؛ و بالاخره خيال دارند كه اينها همين نوكر كهنه رابرگردانند كه مردم را آرام كنند - به خيال خودشان ؛ شاه را ببرند و بعد، بعد از يك مدتي ،دوباره او را برگردانند با يك زور بيشتر و با يك درندگي بالاتر.
دولت غير قانوني
اينها يكي از راههايشان اين است كه اين دولت (1) را پشتيباني كنند؛ و ما قبلا هم گفتيم - حالا هم مي گوييم - كه اين دولت به تعيين شاه آمده است و شاه به حسب رفراندمي كه شد(2) قانونيت ندارد و غاصب است و ياغي است و شاه نيست ؛ بنابراين دولتي كه به تعيين او آمده باشد قانوني نيست . و به پشتيباني از مجلسين آمده است ، مجلسين هم از باب اينكه برگزيده ملت نيستند و ملت اصلا از اين وكلا اطلاعي ندارد و آنها را تعيين نكرده است ، مجلسين هم قانوني نيستند و دولت برگزيده مجلسين هم نمي تواند قانوني باشد. بنابراين ، اين نقشه شان كه بخواهند دولت را يك دولتي حساب بكنند و يك مشروعيتي به آن بدهند، اين پيش ملت ايران به جايي نمي رسد. و ملت ايران بايد تظاهر كنند برضداين دولت ، و بر آنها لازم است كه برخلاف اين دولت مثل دولتهاي سابق قيام كنند وتظاهرات بكنند و اين دولت را ساقط كنند؛ چنانچه ساقط است و اين دولتي نيست كه بتواند آرامش را در مردم ايجاد كند. مردمي كه در مقابل دولت نظامي ايستادند و درمقابل حكومت نظامي ايستادند، در مقابل يك دولتي كه اين نحوه است ديگر نمي نشينندو معطل بشوند كه اين چه مي كند.
وعده هايي كه اين دولت داده است مثل وعده هايي است كه دولتهاي سابق داده اند.دولت سابق - يعني اسبق (3) - خيلي وعده ها داد. وعده صلح داد و با تفنگ و مسلسل اين صلح را مي خواست برقرار كند! اين هم وعده اين را مي دهد كه ما اشخاصي كه استفاده غيرمشروع كردند محاكمه مي كنيم . ما از ايشان مي پرسيم كه خوب شاه چطور؟ شاه اين اموالي را كه الان دارد، اين اموالي را كه به خارج منتقل كرده است ، اينها همه مشروع است يا استفاده غيرمشروع است ؟ اگر استفاده مشروع شما مي دانيد، خود شما هم مجرمتر از همه مجرمها هستيد و تا ديروز هم اين را نمي گفتيد، امروز شروع كرديد. و اگرغيرمشروع مي دانيد، شاه را مجرم مي دانيد. به اقرار شما شاه مجرم است ، يك شخصي است كه استفاده هايي از ملت كرده ، دزديهايي از ملت كرده و غارتگريهايي كرده است وخيانت به ملت كرده است ؛ و شاه به حسب قوانين اگر خائن باشد شاه نيست . بنابراين شمامقر به اين هستيد كه از طرف شاهي مبعوث شديد كه خائن به مملكت است و اموال مملكت را چپاول كرده است ! خوب شما وعده مي دهيد كه من محاكمه مي كنم اين اشخاصي كه خيانت كرده اند؛ خوب شاه را بگيريد! شما كه همچو قدرتي داريد شاه رابگيريد، نگذاريد فرار كند؛ محاكمه كنيد، اموال مردم را از او بگيريد. هيچ يك از اين دزدهايي كه اسمشان ثبت شده است در آن ورقه اي كه بانك يك جزئي آن را ابراز كردهاست ، قلم هيچ كدام به بزرگي قلم خود ايشان نيست ! شمايي كه مي گوييد ما اين خائنها رامي گيريم ، خوب راس خائنها ايشان هستند. اگر خائن نمي دانيد شما، همه ملت مي دانندكه خلاف مي گوييد و اگر خائن مي دانيد شما و همه ملت مي دانند كه مبعوث از طرف خائنيد، مبعوث از طرف خائن يا كنار برود، خودش كنار برود - خوب مردم كه كنارش مي كنند - يا خودش زود عاقل باشد و كنار برود؛ يا خائن است .
نقشه امريكا
اين يك نقشه بوده است كه يك دولتي بياورند كه وعده به مردم بدهد ما محاكمه مي كنيم اينها را! ما اوقاف را برمي گردانيم به علما! علما چه احتياجي به اوقاف دارند كه مي خواهي رشوه بدهي به علما! علما احتياج به اوقاف دارند؟ علما اگر اوقاف را به دست بياورند مي دهند به آنهايي كه بر آنها وقف شده است ، به صاحبان وقف مي دهند. تو بااين كلمه مي خواهي علما را بازي بدهي كه ما اوقاف را برمي گردانيم به علما! ما ساواك رامنحلش مي كنيم ، يك "اداره اطلاعات " درست مي كنيم ! يعني اين عبارت را برمي داريم ،آن عبارت را جايش مي گذاريم ! كلمه "ساواك " را برمي داريم ، كلمه ديگري مي گذاريم و مطالب همان مطالب ! من حتي باور نكردم كه اين دزدهايي كه گرفتند - و الان به خيال خودشان توي محبس [اند] ولي شايد به حسب واقع يك جاي خيلي خوبي برايشان هم باشد - من تا حالا باز باورم نيامده كه اين شركاي شاه را، شريك جرمهاي شاه را، اينها به قاعده بخواهند حبسشان كنند و به قاعده بخواهند از ايشان چه ؛ ولو بعيد نيست - خوب شاه اين كاره است - بعيد نيست ؛ لكن باز من باور نكردم كه اينهايي كه پانزده سال شريك جرم بودند، مثل نخست وزير سابق (4) و رئيس امنيت سابق (5) كه از رفقاي شاه بودند ورفقاي جرم شاه بودند، اينها را بخواهند واقعا محاكمه كنند و قضيه محاكمه باشد. اين هم مثل همه حرفهايشان است كه "اصلاحات " مي خواهند بكنند! مثل اصلاحاتي است كهشاه مي خواست بكند! باورش نمي آيد آدم از اينها كه يك قدمي بخواهند بردارند. برفرض اينكه اگر قدم هم بردارند ديگر از آنها قبول نيست . ما اگر فرض بكنيم كه شاه يادولت شاه بخواهند يك مملكت مثل بهشت براي ما درست كنند، ما بهشتي كه به دست شاه درست بشود نمي خواهيم ؛ ما بهشتي كه به دست نوكر شاه درست بشود نمي خواهيم .با اينكه خوب نخواهد شد، لكن اگر بشود هم ما نمي خواهيم براي اينكه شاه به حسب قوانين و به حسب شرع مطهر غيرقانوني است و اصلا سلطنت ندارد؛ دولت هم همين طور. بنابراين همه كارهايي كه اينها بكنند، چه بهشت درست كنند و چه جهنم درست كنند، مقبول ملت نيست و مقبول ماها نيست .
عدم حمايت ارتش از شاه
يك راه ديگري كه به ما رسيده است - از طريقهاي مختلف گفته اند ولو اينكه من خيلي باورم نيامده است - قضيه اين است كه اينها مي خواهند كه كودتا بكنند. اين را چندجور تا حالا گفته شده . يكجور اينكه چند نفر از اين قصابها را آوردند و جاهاي حساس را به آنها دادند؛ اين اشخاص خيلي خونخوار را سر چند تا از اين مقامات حساس گذاشته اند و بنا دارند كه به مجرد اينكه شاه برود آنها كودتا كنند، و كودتاي خشن و چه كنند و چه كنند. اين را من تا حالا باورم نيامده است براي اينكه اگر شاه بخواهد اين كار رابكند، شاه يك آدم پوسيده اي است ، ديگر اين هيچ هويتي ندارد كه ارتش از او - عرض كنم كه - طرفداري بكند يا چي . اينكه مي بينيد الان برقرار است ، براي اين است كه اين صاحب منصبها كه شريك جرم او هستند، مي بينند كه اگر اين برود ممكن است براي خودشان بد بشود، چسبيدند دو دستي اين بهانه را نگه داشته اند؛ مثل اينكه يك مرده اي را توي يك تابوتي نگه داشته باشند! اينطور نيست كه شاه يك چيزي باشد حالا و از اوكسي حسابي ببرد. پس ، از شاه كه اين كار نمي آيد.
كودتاي فرضي
بخواهد ارتش بي اذن امريكا اين كار را بكند؛ آنها هم همه نوكرند - يعني آنهايي كهسر كار هستند. اين چند نفري كه مجرمند و تا حالا خوردند و مال مردم را بلند كردند وحالا مي خواهند فرار كنند، اينها هم خودشان مستقلا اين كار را نمي توانند بكنند. باقي مي ماند كه كار را امريكا به گردن اينها بخواهد بگذارد. اين به نظر من بعيد مي آيد - اينكه امريكا يك همچو كاري را بكند؛ براي اينكه كارشناسهاي امريكا مطالعه اين معنا راكردند ولو اينكه فهمشان خيلي كم بود! هي ذره ذره جلو رفتند و هي شكست خوردند.اينها از اول هي شاه را تقويت كردند و دنبال كردند، شاه چه و شاه چه [و] شاه چه ، وحكومت نظامي گذاشتند و ديدند كه حكومت نظامي ، با كمال شدت حكومت نظامي عمل كرد و مردم به آن اعتنا نكردند: او اعلام مي كرد كه از دو نفر بيشتر اگر كسي بيرون بيايند چه خواهد شد، يك ميليون جمعيت بيرون آمد! قاعده هم همين است . اين يك معنايي است كه بايد ملت ما به آن توجه كنند: آنها اگر يك روزي گفتند كه اگر اهل منبرمثلا فلان مطلب را بگويند، راجع به اسرائيل اگر حرفي بزنند چه خواهيم كرد و چه خواهيم كرد، اگر اهل منبر بخواهند اين را فلج كنند - اين حرف را فلج كنند، همه آنهابروند بالاي منبر و بگويند، هيچ غلطي نمي كنند. اينها استفاده از اختلافات هميشه مي كنند. يك دسته را مي ترسانند اينها [كه ] نروند منبر؛ يك دسته ديگري كه اقليت هستند اگر بروند منبر، آنها هم مي بينند همه نرفتند چيزي نمي گويند؛ دوتا سه تا هم اگربگويند مي گيرند آنها را. اگر اينها بگويند كه اگر دانشگاهها را ببنديد ما چه خواهيم كرد،همه دانشگاهها با هم باز كنند، هيچ كاري نمي كنند. بله اگر اختلاف بين آنها بيندازند، بااختلاف آنها استفاده مي كنند. آنها بگويند كه حكومت نظامي است ، اگر دو نفر زيادتر باهم توي كوچه ها راه بروند چه خواهيم كرد و اگر شب كسي بيرون بيايد ولو يك نفر هم باشد چه خواهيم كرد، ملت ما يك ميليون جمعيت آمد بيرون ! هيچ غلطي هم نكردند.شبها ماندند در خيابانها راهبندي كردند براي اينكه بمانند در خيابانها. ماندند در خيابانها.جمعيت كه زياد شد كاري نمي توانند بكنند. بر فرض اينكه يك كاري هم بكنند، يك كار جزئي مفتضحانه اينها مي كنند نه اينكه يك كار عاقلانه اي كه از آن يك نتيجه اي بتوانند ببرند. اينها از حكومتهاي نظامي ، كه در دوازده تا شهر حكومت نظامي گذاشتند، هيچ استفاده اي نتوانستند بكنند. در همه اين شهرها انقلاب شد؛ حالا هم هست . حالا هم كه اين دولت مي گويد ما حكومت نظامي را برمي داريم - ولو درست نمي گويد لكن برداريد و برنداريد علي السوا است . مردم ديگر نه اعتنايي به حكومت نظامي دارند، نه اعتنا به نظامي دارند. اين معنا كه ديدند امريكايي ها كه حكومت نظامي كه اثري نكرد ومردم همان مردم هستند، بعد آمدند دولت نظامي درست كردند كه دولت نظامي باشد؛حكومت نظامي هم باشد اما دولت هم نظامي باشد. يك مدتي هم با دولت نظامي سركوبي خواستند از مردم بكنند؛ باز مردم مقاومت كردند، مقابل دولت نظامي هم ايستادند، همان شعارهايي كه سابق مي دادند دادند، همان كارهايي كه سابق مي كردندكردند، همان كشته هايي [هم ] كه سابق مي دادند دادند. اين هم اثر نكرد.
مردم مجرمان را مي شناسند
خوب وقتي كه چندين ماه است كه مردم مواجه با نظامي هستند - با حكومت نظامي سابق هم بودند منتها باز مردم رشد فكري شان شكوفا[يي ] پيدا نكرده بود؛ آن وقت ساواك در نظرشان يك چيز مهمي بود؛ شاه در نظرشان ديگر شاه بود لكن اين مطالب شكست ؛ يعني ملت شكست اين بساط را، اين بت را شكست اين ملت . اين ديگر حيثيت از خودش ندارد؛ نه خودش حيثيت دارد نه آنهايي كه مربوط به او هستند، نه صاحب منصبهاي بالاي دستشان حيثيت دارند. اگر حيثيتي پيش ملت الان باشد، براي صاحب منصبهايي هست كه دستش[ان ] به خون ملت آغشته نشده است ؛ و اكثر آنهاهستند. آنهايي كه خونخواري كردند و دستشان تا مرفق به خون ملت ما آلوده است ، اينهايك چند تا معدود هستند كه مردم هم مي شناسند آنها را، به ما هم معرفي شان كرده اند؛ان شاءالله براي بعد.
ارتش ملت
و اما اينطور نيست كه ملت ما با ارتش مخالف باشد؛ با صاحب منصبها، با درجه دارها،با افسرها. اينها همه برادرهاي ما هستند. ما مخالف با اينها نيستيم ، ما با خونخواريهامخالفيم . قواي انتظامي بايد باشد و ما آنها را با آغوش باز، برادرانه آنها را مي بوسيم .ارتش خيال نكند كه اگر "اعليحضرت " نباشد، ارتش هم نباشد؛ ايران هم نيست . نه اين حرفها نيست در كار. شما ديديد كه "اعليحضرت " الان پوسيده است و ايران هم سر جاي خودش هست ، شما هم سر جاي خودتان هستيد. اين چهار تا آدم دزد هم كه حالا به شمادارند حكومت مي كنند، اين چهار تا دزد هم بعد از چند روز ديگر پولها را برمي دارند وفرار مي كنند. اگر ملت بگذارد و بي عرضگي بكند، فرار مي كنند. شما سر جاي خودتان هستيد. ملت شما را مي خواهد، شما هم ملت را مي خواهيد. شما ارتش شاه نيستيد، شماارتش ملت هستيد. اين دروغ است كه مي گويند ارتش شاه ! شاه چكاره است كه ارتش بخواهد! ملت است كه ارتش مي خواهد. شاه هم بايد از ملت باشد لكن احمقي مي كند وخودش را از ملت جدا كرد. اگر اينها پيوسته بودند به ملت ، اين بساط پيش نمي آمد. نه من اينجا بودم حالا، نه اين آقايان . اينها خودشان را از ملت جدا كردند. خيال كردند كه مي توانند تا آخر ملت را سركوب كنند. خودشان را از ملت جدا كردند، افتادند به اين وضعي كه ملاحظه مي كنيد. تمام قواي عالم جمع شد پشتوانه اين ، پشت سرش ايستاد؛چون ملت نمي خواست نشد. همه قوا جمع شدند. از آن طرف شمال تا آن طرف جنوب ،از آن طرف شرق تا آن طرف غرب ، همه قدرتها جمع شدند گفتند بايد باشد، ملت مي گويد نه . وقتي ديدند كه ملت مي گويد نه ، آنها هم فهميدند كه بايد بگويند نه ، گفتندنه . حالا راجع به شاه مي گويند نه ؛ قدم دوم را برداشتند كه اين دولت آره ! اين بله ، اين باشد؛ اين كاري مي كند كه ميانه رو است ، چه است ! ملت مي گويند نه . تمام قدرتهاي عالم جمع بشوند دنبال اين وقتي ملت گفت نه ، نمي شود. وزرا را مي گويند راه ندادند توي وزارتخانه . خود اين ملت ، خود دستگاه ، خود دستگاه مخالف است نه اينكه بازاري تنهامخالف است ، نه اينكه دانشگاهي تنها مخالف است ، نه اينكه دهقان و كشاورز تنهامخالف است ؛ ادارات دولتي هم خون دل ديدند. آنها بيشتر اطلاع دارند كه چه كثافتكاريهايي شده است . آنها هم مي گويند وزرا را راه ندادند؛ عذر خواستند گفتند شماوزير نيستيد، ما قبولتان نداريم ! يك دولتي كه وزراي آن را راه نمي دهند مي تواندوزارت بكند؟! خيالات است اينها. اگر اين مجلس - مجلس كه نيست - اگر اين آدمهايي كه آنجا مصنوعي درست كرده اند و نشاندند آنجا به عنوان وكيل ، اگر اينها عاقل باشند،اين وقتي كه آمد توي كار مي گويد بابا مردم دارند توي وزارتخانه تو را راه نمي دهند، توآمدي مي گويي من وزير؟! من اصلاحات مي خواهم بكنم ! كجا را مي خواهي اصلاح كني ؟ آنها راهت نمي دهند توي وزارتخانه ! شما، وزيرهاي شما را راه نمي دهند، كجامي خواهي وزارت كني و حكومت كني ؟ امريكا فهميده است اين مطلب را كه نظامي فايده ندارد؛ با ملت نظامي نمي تواند، ارتش نمي تواند. اين ارتش هم كه مخالف ملت نيست . اين چهار نفر، چند نفر آدمي كه در راس حالا واقع شده اند و آنها را در راس قرارداده اند و سايرين - ساير قشرهاي نظامي محترم خون دل مي خورند از اينها، اينها هم نمي توانند كاري انجام بدهند.
شايعه شركت نظاميان اسرائيل در كشتار ملت ايران
حتي راجع به اين قتلهايي كه شد، به ما گفته بودند كه از اسرائيل آمده ولي من سنددرست نداشتم . در چند روز پيش از اين يك نفر آمد اينجا گفت كه فلان آدم - يك شخصي را كه من حافظه ام حالا نمي تواند ضبط كند - گفت كه آمده است پيش من گفته است كه ما مي خواستيم برويم براي آبادان و براي كجا، در بين راه يك جايي ايستاديم كه بپرسيم راه از كدام طرف است ، ديديم يك سربازي آنجا ايستاده ، صدا كرديم ديديم كه او زبان فارسي نمي داند، بعد عربي با او صحبت كرديم - عربي يكي بلد بود با او صحبت كرد - ديديم كه عرب است و عربي اسرائيل ! و اين آدم هم خودش اعتراف كرد كه من رااز اسرائيل آورده اند اينجا. يك اتومبيل هم آنجا بود كه پر بود از سربازها كه از همين سنخ بودند. اينها اين ملت ما را با سربازهاي اسرائيل كشته اند ولي مع ذلك ملت ايستاد،كشته داد، جوان داد و ايستاد گفت كه نمي خواهيم اين را. اين "نه " ملت يك همچو نه اي است . آخر يكوقت اين است كه يك شهر است ، يك محله است ، يك استان است ، اين قابل اين است كه انسان بگويد كه خير مي شود كه اين از بين برود؛ يكوقت يك مملكتاست ، الان يك مملكت است كه دارد مي گويد شاه نه ، رژيم سلطنتي نه ، اسلام آره . يك مملكت است . با يك مملكت نمي تواند هيچ قوه اي طرف بشود؛ و لهذا مي بينيد كه هي مهره مهره مي آورند مي گذارند كه بلكه بتوانند يك كاري بكنند و نمي شود.
شناسايي عاملان كودتاي احتمالي
اينها ديدند كه امريكا، يعني كارشناسهاي امريكا، كارشناسهاي امريكا ديدند كه حكومت نظامي كار را بدتر كرد، دولت نظامي كار را از آن هم بدتر كرد، حالا مي خواهندفرض كنيد طرح بدهند كه كودتاي نظامي ! كودتاي نظامي مگر غير از نظامي است ؟كودتاي نظامي معنايش اين است كه باز يك نظامي مي آيد سر كار و باز يك خرده زيادتر مردم را مي كشند. مردم كه ايستادند برايش ، مقابلش ! اينها بايد، اين كودتاچيهايي كه احتمال من مي دهم كه بكنند - احتمال است ولي بعيد به نظر من مي آيد - اينها بايدبدانند كه ما اينها را شناختيم . اينها بايد بدانند كه نمي توانند خودشان را هيچ جا غايب كنند. اگر يك همچو غلطي بكنند نمي توانند اينها فرار كنند؛ هر جا بروند انتقام مي كشيم .اين را بدانند. عاقل بشوند، عقل داشته باشند، دستشان را آلوده نكنند به همچوكثافتكاري . تا حالا هر چي كثافتكاري كردند كردند، از اين به بعد اينطور نكنند. خيال نكنند كه نمي دانيم چه كساني هستند، اينها را ما مي شناسيم ، ملت هم خواهد شناخت .بعيد مي دانم كه امريكا اينقدر بي عقل باشند، كارشناسهايشان اينقدر بي عقل باشند كه آنجا سرشان به سنگ بخورد، باز دوباره بروند دوباره سرشان به سنگ بخورد، بازدوباره بروند. نمي شود اين . اين هم يك نقشه است كه مي گويند اينها دارند كه به نظر من بعيد مي آيد.
توطئه حمله به ارتش و كشتار مردم
يك نقشه ثالثي ، كه شيطنتش بيشتر است و احتمالش هم بيشتر است ، اين است كه مي گويند اينطوري خيال كرده امريكا، باز طرح را داده كه اگر شاه برود، يك دسته اي رااز اين اشراري كه دارند اينها، اينها را بياورند به اسم ملت و هجوم كنند به ارتش و بهارتشيها بگويند ملت مي خواهند شما را بكشند، ارتشيها را در مقابل اينها وادارند. اين دسته هم از خودشان است . حالا به صورت بيايند، مردم بازي بخورند از اينها و دنبال كنند اينها را، آنها غيبشان بزند و مردم را به مسلسل ببندند و كشتار زياد بكنند. يك نقشه آخري است اين - تقريبا - كه به اين صورت مردم را قتل عام كنند كه به اسم اينكه اگر شاه برود، ملت ارتش را خواهد از بين برد و همه صاحب منصبها را خواهد قتل عام كرد!مردمي را كه خودشان تهيه كرده اند، اشراري را كه خودشان تهيه كرده اند، از كماندوها واز كولي ها و از اينجاهايي كه دارند و مزدورهايي كه دارند، يك عده اي را تحريك كنندبياورند كه اينها هجوم كنند طرف شهربانيها و طرف پايگاهها و ستادها و طرف اينهاهجوم كنند، به آنها بگويند كه ، به آنهايي كه بي اطلاعند بگويند كه اعليحضرت كه رفت ،ملت مي خواهد شما را قتل عام كند. خوب آنها مي خواهند از خودشان دفاع كنند، و دفاع آنها را مشروع كنند در دنيا كه اينها خوب ، مي خواستند بكشند آنها را، خوب دفاع كردنداز خودشان . يك كشتار عظيمي بكنند به عنوان دفاع از جان خودشان كه ملت مي خواهندآنها را بكشند. و لهذا ما به ملت هشدار داديم كه توجه به اين معنا داشته باشند و به سربازخانه ها و به صاحب منصبها و به افسرها[ي ] جوان و سايرين ، كه متوجه اين توطئه باشند. اين محتمل است ، متوجه اين توطئه باشند و گول نخورند. صاحب منصبها و افسرهاو سربازها و ارتشيها خيال نكنند، يا شهربانيها، همه ، ژاندارمريها، خيال نكنند كه ملت بااينها دشمن است ؛ ملت با آن مردكه دشمن بود، آن هم رفت . مي رود ان شاءالله . ملت نه باژاندارمري مخالف است ، نه با شهرباني مخالف است ، نه با هيچ كدام از اينها. نه با ارتشي مخالف است ، نه با نظاميها مخالف است - اينها همه از خود ملت هستند، ملت هم از آنها.اين را ملتفت باشند كه يك نقشه اي است كه از طرف شياطين كشيده شده است كه دوقشر از ملت را به روي هم وادار كنند و برادركشي راه بيندازند؛ يعني قشر صاحب منصب و افسر و - عرض مي كنم - اينها را، و سربازها را گول بزنند به اينكه ملت به شما حمله كرده ، و حال اينكه اينها از خود اينها بوده [اند]. اگر يك همچو كاري كرد[ند] اين صاحب منصبها و افسرها، اين بزرگترها كه وادار كردند مردم را اينطور بكشند، بكشنداينها را، از بين ببرند، ببينند كه ملت با اينها خوب است ، دوست است ، برادر است ، و اينهامقاماتشان محفوظ است و كارشان هم همان طوري بوده است كه هست به استثناي تعدياتي كه به آنها مي شده و مي كردند و كارشناسهاي امريكا به آنها تحميل مي كرده ؛هيچ آن تحميلات ديگر نيست و مستقل مي شود ارتش ، مي شود ارتش ملي نه ارتش امريكايي . يك ارتش ملي مي شود كه مال ملت است ؛ ملت آنها را مي خواهد، آنها هم ملت را مي خواهند. آن هم يك راهي بوده است كه اينها چه مي كنند.
كودتاي نظامي غير خشن !
يك راه سومي هم احتمال مي رود باشد. و آن اين است كه يك كودتاي نظامي غير خشن بكنند؛ يعني يك كودتاي نظامي بكنند و شروع كنند به سالوسي . در عين حالي كه كودتا نظامي است شروع كنند به سالوسي . شاه را اگر هست بگيرند بكشند او را، او راردش كنند، اموال شاه را بگويند مي دهيم به ملت ، اذانها را توي ماذنه ها بلند كنند - عرض بكنم كه - مجالس دعا و اينها را راه بيندازند! اين هم يك راهي است كه با سالوسي بخواهند اين ملت را بازي بدهند و امريكا را - تسلطش را - بر ما حفظ كنند. و اگر شاه هم محفوظ ماند، بعد از اينكه آتش خاموش شد، يا برگردانند يا يك مهره ديگر به جاي اوكارهاي او را انجام بدهد، يعني نوكر امريكا باشد و باز همان بساط كه نفت را ببرند وپايگاه برايشان درست بكنند، منافع ملت را از بين ببرند.
آمادگي ملت براي خنثي نمودن توطئه ها
ملت اين را هم بايد ملتفت باشد كه همه اين نقشه ها كه احتمال مي رود پيش بيايد،بايد مهيا و مجهز باشد ملت براي جواب گفتن از اين ، براي خنثي كردن اين شيطنتها. وملت نترسد از هيچ چيز. الان ، الان ملت به جايي رسيده كه توجه تمام دنيا را به خودش جلب كرده ؛ يك آبرويي ملت ايران در دنيا تحصيل كرده . من توجه دارم كه از همه اطراف دارند ثناي اينها را مي گويند، و به من مي فرستند و پيش من مي فرستند. از هر جاكه ملاحظه مي كنيد؛ از امريكا گرفته تا دولتهاي عربي تا ساير دول . اين مسائل پيش آنهاجز يك معجزه اي كانه هست و به نظر من هم مطلب مطلب الهي است نه يك مطلب بشري . دست خدا با شماست . ملت ايران ! نترسيد از چيزي . اگر دست خدا نبود ممكن نبود بشر بتواند بچه اينقدري را تا پيرمرد هشتاد ساله ، به يك راه ببرد. نمي شود اين بادست بشر باشد. خداست همراه شما، از چه مي ترسيد؟ تمام قوا در مقابل خداي تبارك وتعالي هيچ است . اعتماد كنيد به خداي تبارك و تعالي و نهضتتان را ادامه بدهيد وتظاهرات خودتان را ادامه بدهيد و از هيچ نترسيد. اعتصاباتتان را ادامه بدهيد. نزديك است ان شاءالله فرج ! نترسيد، قوي باشيد، صبر داشته باشيد. پيغمبر اكرم تمام عمرش درزحمت بود، تمام عمرش . نمي توانيد در تاريخ پيغمبر پيدا كنيد كه يك ماه ايشان راحت نشسته باشد؛ تمامش زحمت شما را كشيده است . الان دينش دست شماست ومي خواهند ببرند، بر ماست كه بايد نگه داريم . ذخاير اسلام را دارند مي برند، بر ماست كه بايد حفظش كنيم . نترسيد، قوي باشيد، صبور باشيد، از پيغمبر اسلام ياد بگيريد. سيزده سال آنقدر معذب بود در مكه و باقي اش هم همه اش به جنگ و جدال و به دفع اشخاص ظالم مشغول بود. ما حالا يك مدت كمي است كه اين كارها را داريم مي كنيم ؛ از چي مي ترسيم ما؟ ما اگر كشته بشويم - ان شاءالله بهشت مي رويم ، اگر بكشيم هم بهشت مي رويم . اين منطق اسلام است براي اينكه براي حق كار مي كند. نمي خواهيم ما كه يك دنيا برايمان باشد؛ ما مي خواهيم حق را پابرجا كنيم ، ما مي خواهيم عدالت درست بكنيم ؛نه اين "عدالت اجتماعي " كه آقاي شاه مي فرمايند كه تمام اموال مردم را ببرند بعد بگويندعدالت اجتماعي اسلام ! ان شاءالله خداوند همه شما را حفظ كند؛ موفق باشيد. ان شاءالله خداوند ملت ايران را پيروز كند. [آمين حضار].
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,833,516