صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - شكست طرح كودتا در ايران اسلامي - وظيفه مسلمين در ماه مبارك رمضان - بعد از ظهر 21 تير 1359

عنوان : شكست طرح كودتا در ايران اسلامي - وظيفه مسلمين در ماه مبارك رمضان
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : بعد از ظهر 21 تير 1359
تاریخ قمری : 29 شعبان 1400
جلد : 13

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
شرايط كودتا و وضعيت جامعه اسلامي
از خانمها و آقايان تشكر مي كنم كه در اين موقع كه نزديك ماه مبارك رمضان است در اينجا اجتماع كردند و ما با چند كلمه اي از آنها هم قدرداني مي كنيم و هم بعضي مسائل را در ميان مي گذاريم و هم راجع به ماه مبارك رمضان چند كلمه عرض مي كنيم .اين اشتباه است كه مخالفين جمهوري اسلامي درصدد برآمده اند براي اين كارهاي بچگانه و شرارت مابانه . (1) اينها مقايسه كرده اند جمهوري اسلامي ايران را به حكومتهاي ديگر كه گاهي حكومتي مي آيد و يك حزبي يا يك فرد ارتشي اي با يك عده قيام مي كند و آن حكومت را از بين مي برد و يك حكومتي به جاي او مي نشاند، يايك رژيمي را از بين مي برد يك رژيم ديگري مي آورد. اينها مقايسه حكومت اسلام راو نهضت اسلامي را با ساير نظامها و با ساير حكومتها عوضي گرفتند و لهذا، هم گروههايي كه توجه ندارند به عمق اين انقلاب و هم بعضي از افراد سياسي و ارتشي واينهايي كه به خيال خودشان مي خواستند كه در اين سفره هم مثل سفره قبل يك حظوافري داشته باشند و دستشان در دزدي و در كارهاي خلاف باز باشد - و حالا اميدشان كم كم دارد قطع مي شود - دست به يك همچو كارهايي مي زنند بدون توجه به عمق مسائل . كودتا در يك كشوري واقع مي شود كه آن كشور يك حكومتي دارد جداي ازمردم و مردم هيچ كاري به آن حكومت ندارند يا ناراضي هستند كه - غالبا - هم ناراضي هستند. اينجا يك تضاد و تعارضي بين سران كشور و حزبها - مثلا - يا صاحب منصبهايلشكري يا اشخاص سياسي كشور واقع مي شود و ملت حضور ندارند در آنجا. اينهاحضور ملت را نمي فهمند يعني چه ؛ يا مي فهمند و از بس كه حب جاه دارند و حب مال دارند دست و پا مي زنند كه شايد - شايد در يكصد احتمال يكي - بتوانيم . اينها نمي دانندكه فرق است ما بين قيامهاي سياسي ، قيامهاي ملي ، قيامهايي كه براي آمال دنيايي است بااين نهضت اسلامي . نهضت اسلامي ايران ابدا، نه مليت و مليتگرايي - خصوصا، به آن معناي فاسدش - در آن دخالت داشت و دارد و نه احزاب سياسي و طبقه روشنفكر و اين مسائلي كه در ساير جاها هست . اين نهضت از نفس توده مردم ، از نفس توده زن و مردمردم بلند شد و به همان طور كه مردها وارد ميدان بودند بانوان محترم هم وارد بودند،بلكه حظ اينها و زحمات اينها بيشتر از مردها بايد گفت بود؛ براي اينكه وقتي كه بانوان مي آيند در ميدان ، قوه مردها دو چندان مي شود يا ده چندان مي شود. مردها نمي توانندببينند كه خانمها در ميدان آمده اند و آنها كنار بروند. يك توده مسلم ، يك 35 ميليون جمعيت - به استثناي چند صد تا آدمهاي منحرف - مومن به خدا، مومن به اسلام ، مومن به قرآن كريم ، يك 35 ميليون هم صدا، با ايمان به خدا و قرآن كريم برخاستند از جا. در هرخانه اي برويد مي بينيد كه همان مسائل نهضت هست . تمام حرفهايي كه بيشتر بين خانمهاهم با هم در مجالس بوده است - به طوري كه من اطلاع پيدا كرده ام - يا مردها درمجالسشان بوده تمام آن مسائل برگشت يكدفعه به مسائل سياسي . تمام طبقات كشور؛ زن و مرد و بزرگ و كوچك يكوقت مسائلشان برگشت به مسائل سياسي . حتي گاهي بعضي بچه هاي كوچكي كه در منزل ما هم مي آيند گاهي اينها هم وقتي كه بازي مي كنند بازي سياسي مي كنند؛ يكي شان نقش رئيس جمهور را، يكي شان نقش مثلا يكي ديگر راهمين طوري . يك همچو واقعه اي كه در ايران واقع شد اين عمقش را بايد اين اشخاص كه نظر دارند بفهمند قضيه چيست ؟ در چه موقع بود در طول اين پنجاه سالي كه خوب ،بسياري يادشان هست يا ده - بيست سالي كه همه تان يا اكثرتان يادتان هست ، چه وقت بودكه همان طوري كه مردها وارد در ميدان نبرد بودند، زنها هم وارد بودند؛ زنها هم جلومي افتادند. زنها هم بچه هاي كوچكشان را به آغوش مي كشيدند و اگر دو تا بود يكي اشهم دستش را مي گرفتند و وارد مي شدند در تظاهرات و در مقابل اين توپ و تانك وامثال اينها. چه وقت در ايران شماها و ما يادمان هست كه اينطور انسجام باشد بين گروههاي مختلف ملت ، و اينطور در امور كشوري و سياسي همه حضور داشته باشند؟اگر يكوقتي يك قصه اي هم در كشور واقع مي شد حتي مردها هم ، يك محله تهران اصلا، مطلع از اين چيزها نمي شدند؛ خانمها هم بي تفاوت بودند، مردم هم بي تفاوت بودند، آنها هم كه مطلع مي شدند بي تفاوت بودند. اين حضوري كه الان تمام قشرهاي ملت دارند اين حضور هيچ وقت نبوده است . همه افراد ملت الان در مسائل سياسي ومسائل اجتماعي حاضرند و خودشان را موظف مي دانند؛ اگر يك مطالبي واقع بشود كه برخلاف موازين باشد، اينطور نيست كه بي تفاوت باشند، مردم كار نداشته باشند، خانمهاهم مشغول كار ديگري باشند. خير، اين جور نيست . حالا شما خانمها كه خداوندتاييدتان كند و شما پاسدارها كه خداوند همه تان را تاييد كند با هم حاضريد در صحنه .اين اشخاصي كه خيال كردند كه يك كودتايي بكنيم و يك چند نفر را بكشيم و يك مثلاجاهايي را بكوبيم اينها خيال مي كنند كه يك جاست مركز، يك محله است مركز يا چندمحله است مركز. اگر فرض كنيم آن محل ، آن محل كوبيده بشود همان طور كه دركودتاهاي ديگر وقتي آن راس را مي كوبيدند ديگر، ديگران كم كار داشتند يا كارنداشتند حالا هم اينطوري است . حالا همه خانه ها مركز است ، همه افراد ملت ما سپاه اسلام هستند.
عدم شناخت دشمن از اسلام و جامعه اسلامي
مسئله ، مسئله عقيدتي است نه مسئله مادي . خانمها براي اينكه يك چيزي مثلادستشان بيايد يا يك فرض كنيد كه صاحب منصب بشوند نمي آيند بيرون ، خودشان وبچه هايشان را به كشتن بدهند. اين اسلام و قرآن است كه خانمها را آورده است بيرون وهمدوش مردها بلكه جلوتر از مردها وارد در صحنه سياست كرده . همه خانه هاي اين ملت خانه اميد ماست . اينها گمان مي كنند با كوبيدن يك خانه يك نفر را يا صد نفر را يايك دويست - پانصد نفر را كشتن كارها تمام است . مرد و زن اين كشور همه پاسداراسلام هستند. مسئله ، مسئله عقيده است نه مسئله ، مسئله ماديت و به دست آوردن يك چيزي تا اينكه بياييد بگوييد كه خوب ، وقتي نمي شود ديگر برويم كنار. خير، مسئله عقيده است ، دفاع از اسلام [است ] تا آن آخر فردي كه زنده است بايد دفاع بكند. يا35 ميليون جمعيت بايد از بين بروند؛ [بنابراين ] كشوري ديگر نيست تا اينكه كودتايي باشد و هرگز نخواهد اينطور شد. اينها اشتباه دارند، نمي فهمند. هي روشنفكرهايشان دعواي فهم و سياست مي كنند و - عرض مي كنم كه - جبهه هاي اين طرف ، آن طرفشان هي ادعاي اين مسائل را مي كنند و ارتشيها هم كه يك طبقه شان باز توجه به مسائل ندارند؛ اينها و همه كورفهمي شان از اين است كه عمق اين مسئله را نفهميده اند. بازنفهميده اند قدرت اسلام را، اينها باز توجه به اين معنا ندارند. اين پاسدارها را كي رفته دعوتشان كرده كه بياييد پاسداري كنيد؟ اين كميته هاي سرتاسر كشور را كي رفته دعوتشان كند كه بياييد كميته درست كنيد؟ اين دانشجو و دانشمند و نمي دانم اجزاي ديگر اين كشور را كي رفته بسيجشان كرده ؟ اين بانوان را كي بسيج كرده كه در همه شئون كشور دخالت مي كنند و دخالت بجايي هم مي كنند؟ اينها را كسي [دعوت نكرده ]، اينهارا خدا دعوت كرده است . اينها لبيك براي خدا دارند مي گويند. يك مملكت اينطوري را خيال نمي شود كرد كه كسي بتواند يك همچو مملكتي را با كشتن يك عده اي - فرضا -هم شما بكشيد - فرضا - هم فانتومهايي بيايد و اين محل و آن محل ، آن محل را بكوبد.مگر اينجا الان قيامش به - مثلا - فلان آدم است ؟ خير، مسئله اينها نيست . همه اشتباه اينهااين است كه اسلام را نمي شناسند، از باب اينكه نبودند توي اسلام تا بفهمند چه خبراست . شايد تاريخ اسلام هم اينها اصلش بنا دارند نخوانند. از بس با اسلام مخالفند شايدتاريخ اسلام را دلشان نخواهد بخوانند. اينها نفهميده اند كه در اسلام چه گذشته است ، درتاريخ اسلام چه وقايعي اتفاق افتاده ، اسلام چه جور پيش رفته است . همه چيز را به همين جهات مادي و به همين جهات به قول خودشان سياسي دست چندم كه دست اينها هست مقايسه مي كنند. از اين جهت ، يكوقت يك همچو كارهايي مي كنند يا دعوت به يك همچو كارهايي . اسلام اين كار را انجام داد. مگر غير اسلام مي توانست يك مملكتي را ازاول تا آخر، از بچه تا بزرگ بسيج كند براي يك مطلب ؟ اينها هر كدام يك مقاصدعلي حده ، داشتند قبل از اين نهضت . هر كس يك كار علي حده ، داشت ، كاري به اين مسائل نداشتند. آنكه همه اينها را به هم پيوند داد و بسيج عمومي كرد آن اسلام بود كه كرد. اسلام را بروند بشناسند ببينند چي هست تا ديگر اينطور خطاكاريها را نكنند. مافرض مي كنيم كه آمدند و اين چند نفر از سران موثر اين كشور را از بين بردند، مگر ملت ايران براي نخست وزير و براي فلان آدم و فلان آدم قيام كرده است ؟ مگر قيام در دست كسي هست ؟ مگر كسي مهار قيام اين كشور در دستش هست ؟ همه ، همه هستند،اشخاصي كه خودشان در اين مسائل وارد هستند، همه ملت وارد در اين مسائل هستند.اين اشتباه بايد رفع بشود تا به اين خطاها نيفتند و بعد هم به اين محاكمه ها كشيده نشوند.اين اشتباه را رفع بكنند همه گروهها؛ همه گروههاي سياسي و همه گروههاي روشنفكر وهمه گروههاي مختلفي كه در اين كشور هست اين اشتباه را رفع بكنند. توجه به اين معناداشته باشند كه مسئله كودتا در كجا مي شود نتيجه پيدا كند، در كجا نمي شود. بفهمند كه قضيه بسيج عمومي يك ملت از مركز گرفته تا سرحدات هر جا بروي يك كلمه هست .هر جا مي رفتي صحبت بود از اينكه جمهوري اسلامي مي خواهيم . مگر بشر مي توانديك همچو بسيجي را بكند الا به تمسك به كتاب و سنت . آن مغزهاي با ايمان است كه قيام كردند. آن مغزهايي است كه الان هم وقتي جوانهايشان ، چه جوانهاي از بانوان و چه جوانهاي از مردها وقتي با من ملاقات مي كنند كرارا، نه يك دفعه و نه ده دفعه ، از نجف كه بودم تا اينجا حالا هم همين طور است ، هي از من مي خواهند كه شما دعا كنيد ما شهيدبشويم ، من هم دعا مي كنم كه پيروز بشويد. يك همچو، يك همچو مغز با ايماني و يك همچو قلب نوراني را مگر ممكن است با كودتا از بين برد؟ اين اشتباه را اينها از خودشان رفع كنند و توجه كنند به ماهيت نهضت اسلامي و به ماهيت اسلام و به ماهيت كتاب كريم و به ايمان . اگر توجه به اين مسائل بكنند ديگر نه آن كسي كه بخواهد با شلوغ كردن ،دانشگاه را به هم زدن ، دست به اين كارها مي زند و نه آن كسي كه - فرض كنيد كه -مي خواهد يك تظاهراتي بكند و يك كاري بكند. اينها اگر ماهيت مسئله را بفهمند وبفهمند كه پيشرو اين قضيه اسلام است ، امام اين قضيه ، امام زمان است ، اگر اين را بفهمندكه اين مغزهاي 35 ميليون جمعيت ايران نوراني است و به نور اسلام زنده است در فكراين نمي افتند كه ما برويم يك عده اي را بكشيم و بعد زمام را دستمان بگيريم . مگرمي شود يك همچو چيزي ؟ بله ، آنجايي كه زمام همين بود كه يك رده بالايي بود وحكومت مي كرد به مردم ، مردم هم هيچ كاري نداشتند به آن رده بالا، يك رده ديگري مي آمدند آنها را كنار مي زدند، آنها مي شدند آنها. اما قضيه اين نيست كه ما يك رده اي داشته باشيم و يك بالا و پاييني ؛ همه همدوشند، برادر و خواهرند همه و همه خودشان راسهيم مي دانند در اين مسائل ؛ براي اينكه اسلام هست . اسلام اختصاص به يك شخص دون شخصي ندارد. ايمان است ، ايمان مربوط به يك كسي دون كسي ندارد. خانه به خانه بايد اين اشخاص كه خيال كردند، خانه به خانه بايد بروند و جنگ كنند، آن هم درهمه كشور نه در تهران . تهران را اگر - فرض بكنيد - فرض محال - كه شما تهران را تسخيركنيد ساير مملكت قيام مي كنند برخلافتان ، آنها مي آيند تهران را از دست شما مي گيرند.بايد يك ابزاري بياورد امريكا و يك اشخاصي بياورد امريكا يا ساير كساني كه مي خواهند و خيال مي كنند [مي توانند] در اينجا يك كاري انجام بدهند كه 35 ميليون جمعيت را از صحنه بيرون كند. آن ، چه ابزاري است كه مي تواند 35 ميليون جمعيت زن ومرد كه همه مجهز و همه حاضر در قضايا هستند اين بخواهد از صحنه بيرون كند؟ اين امرمحالي است . كسي را كه خدا به ميدان آورده نمي تواند بختيار از ميدان خارج كند ياكارتر از ميدان خارج كند. كسي كه اعتياد دارد(2) نمي تواند كودتا بكند، حرف است . اينهاحرف است كه مي زنند كه بنا بود كه بيايد، كي بيايد؟ آن اگر دو ساعت از وقتش بگذردآنطور كه مي گويند خوب ، كي بيايد؟ عمده همين است كه اسلام را نمي شناسند. خيال مي كنند اسلام يك رژيمي است مثل رژيم امريكا، مثل رژيم شوروي . شوروي و امريكاهمان رده بالا هستند؛ مردم ديگر، مردم كشور خودش بر خلافش هستند. آن رده بالايك حكومتي مي كنند و يك زوري مي گويند و يك چرايي مي كنند در مملكت ، مردم ديگر حاضر قضايا نيستند. اينطور نيست كه مردم ديگر مثل ايران حاضر باشند در مسائل سياسي ، بانوانشان همه حاضر باشند. اسلام را اگر بشناسند و بفهمند اين اسلام چي هست و يك قدري تاريخ اسلام و قضايايي كه در صدر اسلام واقع شده شما ببينيد در يك جنگي كه واقع شده است ، وقتي كه يك قلعه اي را بسته بودند و كفار در آن نشسته بودندو خوب ، آن وقت هم كه وسايلي نبود كه بروند بالا و بمباران كنند، بايد اين قلعه فتح بشود، خوب ، ديوارهاي بلند و كذا. يكي از سردارهاي اسلام گفت كه نيزه ها را زير سپربگذاريد من مي نشينم روي سپر، من را بالا كنيد تا بروم به ديوار برسم ، مي روم آنجا باآنها در داخل جنگ مي كنم ، در را باز مي كنم . يك نفر براي يك جمعيتي كه يك قلعه راداشتند همين كار را كردند. اين نيزه ها را زير سپر گذاشتند او نشست روي سپر با اين نيزه ها بلند كردند تا به برج رسيد، به ديوار رسيد. آن شخص رفت در آنجا و جنگ كرد ودر را باز كرد. اين اسلام است كه اين كار را مي كند، اين ايمان است كه اين كار را مي كند.اين قشرهاي مختلفي كه انحراف دارند خوب است يك قدري مطالعه كنند در اسلام ،خوب است يك قدري مطالعه كنند در تاريخ اسلام ، خوب است يك قدري بفهمند كه معني ايمان چيست .
ماه مبارك رمضان و مهماني خداوند متعال
ماه مبارك رمضان نزديك شد و در اين ماه مبارك خودتان را تقويت كنيد به قوتهاي روحاني . در يك حديثي است كه پيغمبر اكرم فرمودند كه ماه رمضان آمد، اقبال كرد،آمد. در ضمنش مي فرمايند كه دعيتم الي ضيافه الله . (3) ضيافتهاي خدا با ضيافتهاي مردم اين است فرقش كه وقتي شما را يك اشخاصي دعوت بكنند به يك مهماني ، وقتي برويد درآن مهماني به حسب فراخور حال ، يك چيزهايي براي خوردني و يك چيزهايي براي تفريح و اين چيزهاست . ضيافت خدا در ماه رمضان يك شعبه اش روزه است ، آنضيافت خداست ؛ يك شعبه اش روزه است و يك امر مهمش كه مائده غيبي و آسماني است قرآن است . شما دعوت شده ايد به مهماني خدا و شما در ماه رمضان مهمان خداهستيد. مهماندار شما، شما را وادار كرده است به اينكه روزه بگيريد. اين راههايي كه به دنيا باز است و شهوات است ، اينها را سدش كنيد تا مهيا بشويد براي ليله القدر. ماه شعبان مقدمه است براي ماه مبارك رمضان كه مردم مهيا بشوند براي ورود در ماه مبارك رمضان و ورود در "ضيافه الله ". شما وقتي كه مي خواهيد به مهماني برويد خوب ، يك وضع ديگري - غالبا البته - ، يك وضع ديگري خودتان را درست مي كنيد. لباسي تغييرمي دهيد و يك طور ديگري وارد مي شويد. آنطوري كه در خانه هستيد يك تغييري مي دهيد. ماه شعبان براي اين است كه همان مهيا بودني كه مي خواهيد مهماني برويد،خودتان را مهيا مي كنيد و سر و ظاهرتان را، سر و صورتتان را يك قدري فرق مي گذاريدبا آن وقتي كه در خانه هستيد. در ضيافت خدا، ماه شعبان براي مهيا كردن اين افراد است ،مهيا كردن مسلمين است براي ضيافت خدا، ادبش آن مناجات شعبانيه است . من نديده ام در ادعيه ، دعايي را كه گفته شده باشد همه امامها اين دعا را مي خواندند، (4) در دعاي شعبانيه اين هست ؛ اما من يادم نيست كه در يك دعاي ديگري ديده باشم كه همه ائمه اين را مي خواندند. اين مناجات شعبانيه براي اين است كه شما را، همه را مهيا كند براي "ضيافه الله ".
تقويت روح و رسيدن به اوج كمالات در ادعيه ائمه "ع "
يك كج فهميهايي در انسان هست كه اين كج فهميها گاهي خيلي زياد مي شود. اينهادعا را نمي فهمند چي هست ، لهذا، خيال مي كنند كه حالا ما خوب ، قرآن را مي گيريم دعارا رها مي كنيم . اينها نمي فهمند كه دعا اصلا چي هست . مضامين ادعيه را نرفته اند ببينندكه چي هست ، به مردم چي مي گويد، چه مي خواهد بكند. اگر نبود در ادعيه الا دعاي مناجات شعبانيه ، كافي بود براي اينكه امامان ما، امامان بحقند؛ آنهايي كه اين دعا را انشاكردند و تعقيب كردند. تمام اين مسائلي كه عرفا در طول كتابهاي طولاني خودشان ياخودشان مي گويند در چند كلمه مناجات شعبانيه هست ، بلكه عرفاي اسلام از همين ادعيه و از همين دعاهايي كه در اسلام وارد شده است از اينها استفاده كرده اند. و عرفان اسلام فرق دارد با عرفان هند و جاهاي ديگر. اين دعاهاست كه به تعبير بعض از مشايخ ما(5) مي فرمودند كه "قرآن ، قرآن نازل است ، آمده است به طرف پايين و دعا از پايين به بالا مي رود، اين قرآن صاعد است . " معنويات در اين ادعيه - آني كه انسان را مي خواهدآدم كند، آني كه اين افرادي كه اگر سر خود باشند از همه حيوانات درنده تر هستند - اين ادعيه با يك زبان خاصي كه در دعاها هست اينها اين انسان را دستش را مي گيرد ومي بردش به بالا، آن بالايي كه من و شما نمي توانيم بفهميم ، اهلش هستند. يكدفعه آدم مي بيند كه كسروي (6) آمد و كتابسوزي ! مفاتيح الجنان هم جزو كتابهايي بود كه سوزاند،كتابهاي عرفاني را هم سوزاند. البته كسروي نويسنده زبردستي بود، ولي آخري ديوانه شده بود يا يك مغزي است كه اين مغز - بسياري از شرقيها اينطوري هستند كه تا يك چيزي ، چهار تا كلمه اي ياد مي گيرند ادعاشان خيلي بالا مي شود. كسروي آخري ادعاي پيغمبري مي كرد - نمي توانست به آن بالا برسد آنجا را مي آورد پايين . اين كتاب مفاتيح الجنان يك كتابي است كه مال حاج شيخ عباس قمي نيست ، شيخ عباس قمي ، جمع كرده اينها را، ادعيه را جمع كرده در آنجا. اين آدمي كه كتاب مفاتيح الجنان را سوزانده يا يك روزي براي سوزاندن امثال كتاب مفاتيح الجنان درست كرده بود اين نمي دانست كتاب مفاتيح الجنان چي تويش است ، شايد يك دفعه هم مناجات شعبانيه را هم نخوانده بود،فكرش اينطور فكر نبود. اين دعاهايي كه در ماهها هست ، در روزها هست ، خصوصا، درماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان ، اينها انسان را همچو تقويت روحي مي كند - اگركسي اهلش باشد، ماها كه نيستيم - همچو تقويت روحي مي كند و همچو راه را براي انسان باز مي كند و نور افكن است براي اينكه ، اين بشر را از اين ظلمتها بيرون بياورد ووارد نور بكند كه معجزه آساست . به اين دعاها عنايت بكنيد. گول بعض از نويسنده ها وامثال كسروي را نخوريد كه ادعيه را تضعيف مي كردند؛ اين تضعيف ، تضعيف اسلام است ، نمي فهمند اينها، بيچاره اند. نمي دانند در اين كتاب چه چيزها هست ، همان مسائل قرآن است با لسان ديگري كه لسان ائمه باشد. لسان قرآن يكجور زبان است ، زبان دعايكجور زبان است ، زبان علما و عرفا و اينها هم يك زبان ديگر است . آنكه سبكبارمي كند انسان را و از اين ظلمتكده مي كشد او را بيرون و نفس را از آن گرفتاريها وسرگشتگيهايي كه دارد خارج مي كند اين ادعيه اي است كه از ائمه ما وارد شده اند. ائمه ما- عليهم صلوات الله - كه تقريبا همه شان گرفتار به يك ابرقدرتهايي بودند كه نمي توانستنديك كاري را انجام بدهند شاخص ، علاوه بر آن هدايتهاي زيرزميني كه مي كردند اين ادعيه شان براي تجهيز مردم بود، برخلاف آن دولتهاي قاهري كه بودند. همين ادعيه بودند كه اشخاص وقتي كه ادعيه را مي خواندند قوت روحي پيدا مي كردند و سبكبارمي شدند و شهادت براي آنها هين و آسان مي شد. اين ادعيه در ماه مبارك رجب وخصوصا در ماه مبارك شعبان اينها مقدمه و آرايشي است كه انسان به حسب قلب خودش مي كند براي اينكه مهيا بشود برود مهماني ؛ مهماني خدا، مهماني اي كه در آنجاسفره اي كه پهن كرده است قرآن مجيد است و محلي كه در آنجا ضيافت مي كند مهمش "ليله القدر" است و ضيافتي كه مي كند ضيافت تنزيهي و ضيافت اثباتي و تعليمي [است ].نفوس را از روز اول ماه مبارك رمضان به روزه ، به مجاهده ، به ادعيه مهيا مي كند تا برسندبه آن سفره اي كه از آن بايد استفاده كنند و آن "ليله القدر" است كه قرآن در آن نازل شده است .
هدف انبيا؛ رهايي انسان از نفسانيت
اين ضيافت الهي انسان را منقلب بايد بكند از اين جهت حيواني به آن جهت واقعي انساني ؛ از آن ظلمتهايي كه اطلاع به آن داريم منقلب كند انسان را به آن نورهايي و نورمطلقي كه همه عالم تبع اوست . همه دعوت انبيا اين بوده است كه مردم را از اين سرگرداني اي كه دارند - هر كه يك طرف مي رود و هر كه يك مقصدي دارد - اين مردم را از اينجا دعوت كنند و راه را نشانشان بدهد كه اين راه است ؛ ديگر آن راهها كه مي رويد رها كنيد. راه همين است ؛ اهدنا الصراط المستقيم (7)، ان ربي علي صراط مستقيم . (8) آن طرف ، طرف ندارد، دنياست و ماوراي آن . آنچه كه مربوط به نفسانيت انسان است ،شهوات انسان است ، آمال و آرزوهاي انسان است ، اين دنياست . آن دنيايي كه تكذيب شده است اين عالم طبيعت [نيست ]، اين عالم طبيعت نور است . دلبستگيهاي به اين عالم انسان را بيچاره مي كند. ظلمتها از اين دلبستگيهايي است كه ما داريم به اين دنيا، به اين مقام ، به اين مسند، به اين اوهام ، به اين خرافات . همه انبيا آمدند براي اينكه دست شما رابگيرند از اين علايقي كه همه اش بر ضد آني است كه طبيعت و فطرت شما اقتضا مي كند،شما را دستتان را بگيرند و از اين علايق نجاتتان بدهند و واردتان كنند به عالم نور. اسلام هم در راس همه اديان است ، براي يك همچو مقصدي . اين ادعيه مهيا مي كنند اين نفوس را براي اينكه اين علايقي كه انسان دارد و بيچاره كرده انسان را اين علايق ، اين گرفتاريهايي كه انسان در اين عالم طبيعت دارد و انسان را سرگشته كرده است ، متحيركرده است نجاتش بدهند و آن راهي كه راه انسان است ببرند. راههاي ديگر راه انسان نيست صراط مستقيم راه انسانيت است . و اين مناجاتها و اين ادعيه اي كه ائمه ما - عليهم السلام - بعد از اينكه دستشان كوتاه شده بود از اينكه دعوت ظاهري خيلي واضح بكنندمردم را با اين ادعيه به آن راهي كه بايد ببرند، راه مي بردند. مقصد انبيا اين نبود كه بياينديك جايي را بگيرند و يك - مثلا - كاري براي خودشان درست بكنند، مقصد اين نيست آقا! مقصد پيغمبرها اين نبود كه دنيا را بگيرند و آبادش كنند؛ مقصد اين بود كه راه را به اين اهل دنيا، به اين انسان ظلوم (9) و جهول ، بسيار جاهل ، راه را نشان بدهند كه از اين راهبرويد. آن راهي كه شما را مي رساند به خداي تبارك و تعالي اين راه است : ان ربي علي صراط مستقيم دنياست و آن طرفش همه عالم ، دنياست و آن طرفش ماورا و ماوراي آن طرف نور مطلق . انبيا آمدند ما را به آن نور برسانند؛ الله ولي الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الي النور و الذين كفروا اولياهم الطاغوت يخرجونهم من النور الي الظلمات . (10) طاغوت در مقابل انبيااست ، در مقابل الله است .
ورود به مهماني الهي
اگر ما در اين ضيافت خدا، در اين سفره اي كه خداي تبارك و تعالي افراشته است براي همه ، اگر ما در اينجا موفق بشويم به اينكه راهمان بدهند در اين ميهمانخانه بزرگ الهي ، جلويمان را نگيرند - شياطين ايستاده اند كه راه را نگذارند برويم ، جلو گيرند - اگرراهمان بدهند به اين ضيافت ممكن است كه راهي پيدا بكنيم به آنكه راه انسان است .همه راههاي ديگر غلط است ، راههاي حيواني است . انسان يك اعجوبه اي است كه هم در او حيوانيت هست ، حيواني شهوي الي غيرمتناهي و هم در او شيطنت هست الي غيرمتناهي . يك موجودي است همه ابعادش غيرمتناهي است ؛ از هر راهي كه برود آخرندارد، هر راهي كه برود هيچ آخر ندارد و راهها همه غلط، همه اشتباه ، همه منتهي به جهنم مي شود الا صراط مستقيم ؛ آني كه راه انسان است . اگر راهمان بدهند در اين "ضيافه الله " و مستعد شده باشيم كه وارد بشويم در اين ضيافت خدا و در اين ماه مبارك ،اميد است كه ان شاءالله يك هدايتي شامل حالمان بشود. خودتان را تقويت كنيد در اين ماه مبارك ، مهيا بشويد براي همه پيشامدها. در عين حالي كه معنويات بود آنچه مي خواستند، لكن با قوت معنويات اعوجاجهايي كه در بشر بود و در اين قدرتهاي بزرگ بود، اين اعوجاجها را مي خواستند مرتفع كنند. يك چوپان (11) با عصايش پا مي شدمي رفت فرعون و آن بساط فرعوني را مي رفت دعوت مي كرد كه بيا مسلمان شو، بيا آدم شو. يك صغيريتيم (12) چوپان زاده يا چوپان از حجاز پا مي شود همه دولتها را دعوت مي كند كه بياييدآدم بشويد؛ براي اين است كه آدم كنند همه را. مقصد اين است كه ماها آدم بشويم و مع الاسف ، مشكل است . يك مثلي هست كه مي گفتند كه ملا شدن چه آسان ، آدم شدن چه مشكل . مرحوم شيخ ما - رحمه الله - مرحوم آشيخ عبدالكريم (13) - رحمه الله - مي فرمودكه ملا شدن چه مشكل ، آدم شدن محال است ، مثل محال مي ماند. انبيا آمده بودند كه اين محال را جامه عمل به آن بپوشند. اينقدر دست و پا نزنيد اين طرف و آن طرف برويد.شما خدا را مي خواهيد، برويد دنبال همان كه مي خواهيد. فطرت شما توجه به خدا دارد،خودتان متوجه نيستيد. همه فطرتها توجه به خدا دارد. اين ماه رمضان و هر ماه رمضان ديگري مهيا كنيد خودتان را. در اين روز آخر - فرضا - آخر شعبان است شايد، بيشتر مهياكنيد و مهيا كنيم خودمان را براي ورود در "ضيافه الله "؛ در مهماني خدا كه ان شاءالله باسلامت نفس ، با نور هدايت خداي تبارك و تعالي وارد بشويم در اين ماه عزيز معظم وفرق بكنيم . در اين ماه فرق داشته باشيم با ساير ماهها و دنبال اين باشيم كه ان شاءالله "ليله القدر" را دريابيم ، بركات "ليله القدر" را كه قرآن در آن نازل شده است ، همه سعادت عالم در آن شب نازل شده است و از اين جهت ، از همه شبهاي عالم بالاتر است ، اين رابتوانيم ادراك بكنيم ، درك بكنيم . خداوند ان شاءالله ، شماها را توفيق بدهد كه با سلامت وسعادت وارد در "ضيافه الله " بشويد و از آن مائده هاي آسماني كه قرآن و ادعيه است ان شاءالله ، همه مان مستفيض بشويم و با يك روح سالمي وارد بشويم و "ليله القدر" [را]هم دريابيم ، سلام هي حتي مطلع الفجر. (14)
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- اشاره به كودتاي نافرجام "نوژه ". 2- اشاره به شاپور بختيار، آخرين نخست وزير رژيم پهلوي . 3- بحارالانوار، ج 93، ص 356، ح 25: "شما به مهماني خدا دعوت شده ايد". 4- اقبال الاعمال ، ص 685. 5- آقاي محمدعلي شاه آبادي ، استاد عرفان امام .
6- احمد كسروي تبريزي از نويسندگان و تاريخ نگاران معروف با پنجاه اثر كه در آثار خود از استعمال واژه هاي عربي پرهيز داشت . او با آنكه در جواني لباس روحانيت بر تن داشت بعدها به عنصري ضد دين و ضد روحاني مبدل شدو پيشنهاد كرد تمام كتابهايي كه به زبان عربي و درباره دين نوشته شده است از جمله ، قرآن كريم و مفاتيح الجنان را آتش زنند. وي سرانجام هنگام مراجعه به دادگستري توسط يكي از فدائيان اسلام ترور شد. 7- سوره فاتحه الكتاب ، آيه 5.
8- سوره هود، آيه 56: "هر آينه پروردگار من بر راه راست است ".
9- بسيار ستمكار. 10- سوره بقره ، آيه 257: "خدا يار اهل ايمان است . آنان را از تاريكيهاي جهان بيرون آرد و به عالم نور برد، و آنان كه راه كفر گزيدند يار ايشان طاغوت است . آنها را از عالم نور به تاريكيهاي گمراهي درافكند".
11- حضرت موسي بن عمران "ع ". 12- حضرت محمد بن عبدالله "ص ".
13- آقاي عبدالكريم حائري يزدي "1276 - 1355 ه . ق . " از بزرگان فقها و مراجع شيعه كه از شاگردان سيد محمدفشاركي ، ميرزا محمدتقي شيرازي و آخوند خراساني بود. وي در سال 1332 ه . ق . از عتبات به اراك آمد و حوزه علميه آنجا را رونق داد و سپس در سال 1340 ه . ق . به قم آمد و حوزه علميه را در اين شهر بنيان گذارد. وي استاد اصلي امام دردروس فقه و اصول مي باشد.
14- سوره قدر، آيه 5: "اين شب [شب قدر] رحمت و سلامت و تهنيت است تا صبحگاه ".



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 181,823,411